magnetic heading


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
سوط مغناطيسي ~ سوبي که جهت خط مرجع آن شمال مغناطيسي است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت magnetic heading معنی magnetic heading معنی magnetic heading به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک magnetic heading در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
magnetic hysteresis
پسماند مغناطيسي ~ اصطکاک ~ داخلي که بين مولکولهاي ماده ي مغناطيسي در هنگام قر ار گرفتن آن در معرض ميدان مغناطيسي متغير اتفاق مي افتد . نتيجه اين اصطکاک ، تلفات حرارتي است و القاي مغناطيسي را به وضعيت قبلي مغناطيس شدگي ماده وابسته مي کند .

magnetic induction
القاي مغناطيسي ~ 1. فذرايند توليد يا القاي جريانها يا ولتاژهادر رسانا يا استفاده از ميدان مغناطيسي ، در حالت کلي ، ميدان مغناطيسي بايد متغير باشد ~ يا حرکت نسبي بين رسانا و ميدان وجود داشته باشد . ~ 2. magnetic flux density .

magnetic ink
جوهر مغناطيسي ~ جوهري حاوي ذرات مغناطيسي براي چاپ نويسه هاي قابل خواندن براي نويسه خوان مغناطيسي ~ يا انسان .

magnetic - lnk character recognition
شماسايي نويسه جوهر مغناطيسي ~ سيستم پردازش چک بانکي ،پس از چاپ کردن معمولي چکهاي خالي ، شماره هاي شناسايي بانک و مشتري و نويسه هاي خاصي مطابق با تعاريف قرار دادي جامعه بانکداري آمريکا بر روي آن چاپ مي شود . بعد از نقد کردن چک ، تا ده نويسه حرفي و عددي براي مشخص شدن مقدار چک و هرگونه داده ي کنترلي ل ...

magnetic leakage
نشتي مغناطيسي ~ گسترش شار مغناطيسي خارج از مسيري که مي تواند کار مفيد انجام دهد .

magnetic lens
عدسي مغناطيسي ~ عدسي اي که داراي آرايشي از آهنرباهاي الکتريکي يا دائمي براي توليد ميدانهاي مغناطيسي کانوني کننده ذرات باردار است .

magnetic levitation
شناوري مغناطيسي ~ استفاده از نيروهاي مغناطيسي براي معلق نگهداشتن پايدار وسيله نقليه زميني زير يا روي ريل هدايت مناسي . يک روش پيشنهادي آن استفاده از خاصيت جذب فرومغناطيس است . آهنرباهاي DC ~ يا AC روي سقف وسيله نقليه ، در زير ريل فرومغناطيس قرار مي گيرند تا نيروي جذب را براي معلق نگهداشتن وسيله نقل ...

magnetic line of force
خط نيروي مغناطيسي خطي فرضي که هر قسمت آن جهت شار مغناطيسي را در آن نشان مي دهد .

magnetic material
ماده ي مغناطيسي ~ ماده اي که تراوايي مغناطيسي آن به مقدار قابل توجهي بيشتر از هوا يا خلا است . مواد فرو مغناطيس به شدت مغناطيسي هستند . در حالي که مواد پارا مغناطيسي خاصيت مغناطيسي بسيار ضعيفي دارند .

magnetic meridian
طول مغناطيسي ~ خط افقي جهت دار در هر نقطه روي سطح زمين ، در جهت مولفه ي افقي ميدان مغناطيسي زمين در آن نقطه .