magnetic tape


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نوار مغناطيسي ~ نوار پلاستيکي که با ذرات قابل مغناطيس شدن اکسيد آهن پوشيده شده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت magnetic tape معنی magnetic tape معنی magnetic tape به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک magnetic tape در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
magnetic - tape player
پخش نوار مغناطيسي ~ ماشيني ~ که قادر به پخش نوارهاي مغناطيسي است ولي نمي تواند ضبطي روي آنها انجام دهد . پخش نوار مغناطيسي عملکردي است که بعضي از سيستمهاي استريو اتومبيل ، قادر به انجام آن هستند .

magnetic - tape reader
نوار خوان مغناطيسي ~ ماشيني که اطلاعات را از نوار مغناطيسي ، که معمولاً شامل داده هاي ديجيتال مورد استفاده در عمليات کامپيوتري يا عمليات ماشينهاي کنترل شده عددي است . پخش و رمز گذاري مي ند . اين دستگاه با دستگاه پخش نوار مغناطيسي که صدا و موسيقي را در باند بسامد شنيداري پخش مي کند . متفاوت است .

magnetic -tape recorder
دستگاه ضبط نوار مغناطيسي ~ ماشيني که قادر به ضبط و پخش سيگنالهاي بسامد شنيداري روي نوار مغناطيسي است . در هنگام ضبط ، درستگاه سيگنال را به تغييرات مغناطيسي در محيط تبديل مي ند و در هنگام پخش ف اين تغييرات مغناطيسي را دوباره به سيگنالي با بسامد شنيداري بر مي گرداند . دستگاههاي معمول شامل تقويت کننده ...

magnetic - tape unit
واحد نوار مغناطيسي ~ واحد جانيبي کامپيوتر که از قسمتهاي انتقال نوار ف هدهاي ضبط و خواندن و تجهيزات الکتريکي و الکترونيکي مربوط به آن تشکيل شده است .

magnetic unit
يکاي مغناطيسي ~ يکاي مورد استفاده در اندازه گير يکميتهاي مغناطيسي . يکا هاي مغناطيسي SI عبارت اند از : آمپر - دور ، آمپر بر متر ، تسلا و وير .

magnetic -vane meter
سنجه ي تيغه - مغناطيسي ~ سنجه ي AC با عنصر متحرک تيغه - فلزي که داخل پيچکي مي گردد .

magnetic variometer
تغيير سنج مغناطيسي ~ ابزاري که تغييرات ميدان مغناطيسي را نسبت به فضا يا زمان اندازه گيري مي کند ، بر خلاف مغناطيس سنج که مقدار مطلق شدت و يا جهت ميدان مغناطيسي را اندازه مي گيرد .

magnetic wave
قطعه موج مغناطيسي ~ قطعه اي که به انتشار موج مغناطوالاستيک يا مغناطو ستاتيک ~ در داخل يا روي سطح ماده ي مغناطيسي يا دي الکتريک بستگي دارد . کاربردهاي اين قطعات قابل مقايسته با قطعات ديگري است که در انواع ديگر تاخير ريز موج به کار مي روند .

magnetism
مغناطيس ~ خاصيت ويژه آهن ، فولاد ~ و چند ماده ي مغناطيسي خاص ديگر اين مواد مي توانند خطوط نيروي مغناطيسي را که قادر به واکنش متقابل با ميدانهاي الکتريکي با ميدانهاي مغناطيسي ديگر هستند ف توليد يا هدايت کنند .

magnetization
مغناطيس شدگي ~ 1. درجه مغناطيسي شدن جسم خاص ~ 2. فر ايند مغناطيسي شدن ماده ي مغناطيسي .