matched termination


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اتصال پاياني تطبيق يافته ~ اتصال پاياني که هيچ موج برگشتي در هيچ کدام از قسمتهاي عبوري از موجبر يا خطوط انتقال ديگر ايجاد نکند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت matched termination معنی matched termination معنی matched termination به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک matched termination در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
matched transmission line
خط انتقال تطبيق يافته ~ خط انتقالي که پايان دهي تطبيق يافته داشته باشد .

matched waveguide
موجبر تطبيق يافته ~ موجبري که پايان دهي تطبيق يافته داشته باشد.

matching
تطبيق ~ اتصال دو مدار يا دو قسمت به يکديگر به طوري که امپدانس هاي آنهابا يک قطعه تزويج کننده ، برابر با متعادل شده باشد تابيشترين مقدار انرژِ منتقل شود .

matching device
قطعه ي تطبيق دهنده ~ قطعه اي که امپدانس هاي نامتعادل مانند ترانسفورماتور خروجي گيرنده راديويي را تطبيق مي دهد .

matching diaphragm
ديافراگم تطبيق ~ ديافراگمي که از شافي در صفحه ي فلزي ~ نازک تشکيل شده است و به منظور تطبيق ، در مسير عبور موجبر قرار مي گيرد . جهت شکاف نسبت به تعد طولاني موجبر تعيين کننده عملکرد آن به عنوان راکتانس خازني يا سلفي است .

matching stub
زايده تطبيق دهنده ~ طول کوتاهي از يک خط انتقال دو سيمه متصل به آنتن يا انتهاي گيرنده ي خط انتقال معمولي براي افزودن راکتانس خازني يا سلفي به منظور تطبيق امپدانس ، راسناي اتصال کوتاه کننده مي تواند زبانه اي باشدکه در طول زايده حرکت مي کند .

matching transformer
ترانسفورماتور تطبيق ~ ترانسفورماتوري که بين امپدانسهاي نابرابر ، به منظور تطبيق امپدانس ، قرار داده مي شود . تا بيشترين مقدار انرژي منتقل شود .

match- terminated
پايان تطبيق يافته ~ پايان يافتن خط انتقال به باري که مشخصه امپدانس آن برابر با خط است.

math coprocessor
پردازنده جانبي رياضيات ~ مداري که محاسبات اعشاري را پردازش مي کند . ريزپردازنده هاي پيشرفته از يک تراشه براي اين منظور استفاده مي کنند .

matrix
ماتريس ، آرايه ~ 1. شبکه منطقي کامپيوتري که از آرايه مستطيل شکل از فصل مشترکهاي پايانه هاي ورودي /روجي ، با ديودها ، فيوزها . ضد فيوزها يا ساير عناصر مداري متصل به بعضي از اين فصل مشترکها تشکيل مي ود اين شبکه معمولاً به عنوان رمزگذاري يا رمز گشا به کار برده مي شود . 2. بخشي از يک فرستنده تلويزيوني ...