optical resonance


اصطلاح
برق و الکترونیک
17 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تشديد نوري ~ درخشندگي ناشي از تحريک و تابش گسيل شده اي که بسامدهاي مشابه دارند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت optical resonance معنی optical resonance معنی optical resonance به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک optical resonance در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
optical scanner
پويشگر نوري ~ پويشگري که باريکه نور را روي نويسه ها ، نمادها يا رمزهاي ميله اي چاپ شده يا نوشته شده حرکت ميدهد و نور بازتابيده را به طور فتوالکتريکي اندازه گيري مي کند، سيگنالهاي حاصل را به نمايشهاي ديجيتالي متناظر تبديل مي کند.

optical sound track
شيار صداي نوري ~ شيار صدايي که از ضبط عکاسي سيگنالهاي صوتي با پهناي متغيير يا چگالي متغيير تشکيل مي شود که در يک طرف فريمهاي فيلم تصوير متحرک قرار مي گيرد.

optical star tracker
ردياب ستاره نوري ~ ردياب ستاره اي که تجهيزات الکترونيکي نوري آن روي نور يک ستاره قفل مي شود.

optical storage
ذخيره نوري ~ ذخيره مقدار زيادي داده به شکل دائمي روي فيلم عکاسي يا محيطي معادل آن ، براي خواندن تخريب نشدني داده ها با استفاده از منبع نور ليزر و آشکار ساز نوري . با اين روش مي توان داده هاي ثابت را براي کاربردهايي مانند استفاده در کامپيوترهاي راهنماي ناوبري و کنترل فرايند يا ماشين - ابزار ذخيره نو ...

optical twinning
دوقلوزايي اپتيکي ~ آسيبي که در بلورهاي کوارتز طبيعي ايجاد مي شود . نواحي کوچک و غير قابل استفاده ماده در هنگام برش بلور پيزوالکتريک جدا مي شود.

optical waveguide; fiber waveguide; optical - fiber cable
موجبر نوري ؛ موجبر تاري ؛ کابل تار نوري ~ موجبري که ماده ي انتقال دهنده ي نور آن مانند شيشه يا پلاستيک ، اطلاعات را از نقطه اي به نقطه اي ديگر در طول موجهاي فرابنفش ، مرئي يا فروسرخ طيف نور انتقال مي دهد.

optical window
پنجره نوري ~ ناحيه طيفي بين 3000 و 20000 Aدرجه ( 0/3 و 2 ميکرومتر در طول موج ) تابش مرئي و نزديک به مرئي در اين ناحيه از جو زمين عبور خواهد کرد.

optics
اپتيک ؛ نورشناسي ~ شاخه اي از علم که به پديده نور بينايي مي پردازد. اين علم به طيف الکترومغناطيس بين پرتوهاي ريزموج تا پرتوهاي X مربوط مي شود. اين محدوده شامل تابش فرابنفش مرئي و فروسرخ مي شود.

optimum bunching
دسته اي سازي بهينه ~ شرايط دسته اي سازي که بيشترين مقدار توان را در بسامد مطلوب در شکاف خروجي لامپ ريزموج کلايسترون توليد مي کند.

optimum load
بار بهينه ~ مقدار امپدانس براي بيشينه انتقال توان از منبع به بار .