phase conjugacy


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مزودوج بودن فاز ~ نياز اصلي جهت دهندگي معکوس در آرايه آنتن موج خروجي هر عنصر آرايه بايد دقيقاً به همان اندازه مج ورودي آن تاخير داده شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت phase conjugacy معنی phase conjugacy معنی phase conjugacy به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک phase conjugacy در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
phase constant
ثابت فاز ~ محدوده کار خط يا محيط انتقالي که موج مسطحي با بسامد معين در آن ارسال مي شود . ثابت فاز جزء موهومي ثابت انتشار و نرخ فضايي کاهش فاز جزء ميدان ( با ولتاز يا جريان ) در جهت انتشار ، بر حسب راديان بر واحد طول است . جزء حقيقي ثابت انتشار ، ثابت تضعيف است .

phase control
کنترل فاز ~ 1. کنترلي که زاويه فاز ولتاژ خط AC تحريک کنندهتريستور ، ايگنيترون ، يکسو ساز کنترل شده سيليسيمي يا قطعه کنترلي ديگر را تغيير مي دهد . آن را کنترل جابجايي فاز نيز مي نامند . 2. کنترل نه زنگ .

phase converter
مبدل فاز ~ مبدلي که تعداد فازهاي منبع توان AC را بدون تغيير رد بسامد ، عوض مي کند .

phased-array antenna
آنتن آرايه - فازي ~ آرايه آنتني که الگوي تابش آن با روابط فازي سيگنالهايي که عناصر تابش کننده را تحريک مي کنند . معين مي شود . با استفاده از جابه جا کننده هاي فاز عمل کننده تحت کنترل کامپيوتري باريکه مي تواند بدون حرکت مکانيکي راستاي افقي يا عمودي را بپيمايد .

phase delay
تاخير فاز ~ تاخير زماني بسيار کوتاه که به هنگام انتقال موج تک بسامد از نقطه اي به نقطه ديگر سيستم ايجاد مي شود .

phsae detector , phase discriminator , phase - to voltage converter
اشکار ساز فاز ، مبدل به ولتاژ جدول ساز فاز ~ مداري که ولتاژ DC مناسب با اختلاف فاز بين سيگنال نوسان ساز و سيگنال مرجع ، در خروجي ايجاد مي کند . اين مدار نوسان ساز را براي همزمان نگهداشتن آن با سيگنال مرجع کنترل مي کند . گيرنده هاي تلويزيوني رنگي با استفاده از آشکار ساز فاز نوسان ساز زير حامل را در ...

phase deviation
انحراف فاز ~ بيشترين اختلاف بين زاويه لحظه اي موج مدوله شده و موج ديگر تقدم يا تاخر پيدا مي کند .

phase equalizer
متعادل ساز فاز ~ شبکه اي که در باند بسامدي معين اعوجاج فاز - بسامد را جبران مي کند .

phase focusing
کانوني کردن فاز ~ عمل خودکاري که به همفاز نگهداشتن الکترونهاي مگنترون کاواکي با ميدان گردان کمک مي کند . الکترونهاي داراي تاخير از جزء شعاعي ميدان شکاف انرژي دريافت مي کنند تا پس فاز تنها کمتر شود . و الکترونهاي پيش افتاده به ميدان شکاف انرژي مي دهند تا از پيش فاز آنها کاسته شود .

phase - frequency distortion , phase distortion
مولد فاز ~ ابزاري که سيگنالهاي ورودي تک فاز را در محدوده ي بسامدي معيني مي پذيرد يا سيگنال خود را توليدمي کند . اين مولد جابه جايي فاز پيوسته اي را در اين سيگنال با يک يا چند گردونه ي درجه بندي شده ايجاد مي کند .