protocol


اصطلاح
برق و الکترونیک
8 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
قرارداد ~ مجموعه اي از توافقها براي رد و بدل کردن اطلاعات بين دو دستگاه کامپيوتر . ساده ترين قرارداد تنها پيکربندي سخت افزاري را تعريف مي کند در حالي که قرار دادهاي پيچيده تر زمان بندي ، قالبهاي داده ها ، روشهاي آشکارسازي و تصحيح خطا و ساختارهاي نرم افزاري را نيز تعريف مي کنند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت protocol معنی protocol معنی protocol به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک protocol در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
protocol converter
مبدل قرارداد ~ مداري که قرارداد کامپيوتري يامخابراتي را به قرارداد ديگري تبديل مي کند.

proton
پروتون ~ ذره اساسي که داراي بار نثبتي برابر با مقدار بار منفي الکترون است . عدد اتمي هر عنصر نشان دهنده تعداد پروتونهاي هسته هر اتم آن عنصر است . جرم سکون پرتون برابر با 1/67×10 به توان 24- g يا 1836/13 برابر جرم الکترون است .

proton micriscop
ميکروسکوپ پروتوني ~ ميکروسکوپي شبيه به ميکروسکوپ الکتروني که به جاي الکترون از پروتون به عنوان ذره باردار استفاده مي کند.

proton scattering microscope
ميکروسکوپ پراکندگي پروتوني ~ ميکروسکوپي که در تخليه کاتد سرد ، پروتونهايي توليد مي کند که شتاب مي گيرند و روي بلوري در اتاقک خلأ کانوني مي شوند. پروتونهاي بازتابنده از بلور ، به صفحه نمايش فلوئورسان برخورد مي کنند تا تصوير قابل ديدن و صفحه نمايش قابل عکس برداري متناسب با ساختار بلور هدف به وجود آور ...

prototype
پيش الگو ~ الگوي مناسبي براي استفاده به صورت معادل نهايي از لحاظ شکل ، طراحي و عملکرد يک محصول .

proximity detector
آشکارساز مجاورتي ~ قطعه حسگري که به هنگام نزديک شدن به جسم يا نزديک شدن جسم به آن ، سيگنال الکتريکي توليد مي کند.

proximity effect
اثر مجاورتي ~ توزيع مجدد جريان در رسانا در اثر حضور رساناي حامل جريان ديگر .

proximity fuze
فيوز مجاورتي ~ فيوزي که با قرار گرفتن هدف در محدوده معيني ، نزديک فيوز ، کلاهک رامنفجر مي کند . يک منبع ريزموج مي توان عنصر فعال ساز باشد.

proximity switch
سوييچ مجاورتي ~ سوييچي که با نزديک شدن قطعه تحريک کننده به آن ، بدون تماس فيزيکي ، عمل مي کند ، مانند سوييچ زمانه اي که با نزديک شدن آهنرباي دائمي به آن عمل مي کند.

proximity warning indicator
نشانگر هشدار مجاورتي ~ سيستم ضد تصادم هوايي که هشداري را به هنگام نزديک شدن هواپيماي ديگر ، در مسيري ک احتمال برخورد دارد ، به هواپيماي داراي اين سيستم مي دهد.