pulse carrier


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
حامل پالسي ~ قطار پالسي که به عنوان حامل عمل مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت pulse carrier معنی pulse carrier معنی pulse carrier به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک pulse carrier در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
pulse code
رمز پالسي ~ رمزي که از ترکيبهاي مختلفي از پالسها تشکيل مي شود مانند رمز مورس ، رمز بادات و رمز دودويي کامپيوتري .

pulse code modulation
مدوله سازي رمز پالسي ~ فرايند مدوله سازي که در ان سيگنال به طور متناوب با فرايند مدوله سازي دامنه پالس ( pam ) نمونه برداري مي شود اين فرايند با استفاده از مدار الکترونيکي انجام مي شود که مانند يک سوييچ پله اي عمل مي کند . به اين ترتيب هر نمونه PAM کوانتيده يا رمزي مي شود . رمز گذار ارتفاع يا دامنه ...

pulse - comparession radar
رادار فشرده سازي پالس ~ سيستم راداري که سيگنال ارسالي آن مدوله شده بسامدي خطي است يا در غير اين صورت ، در زمان تقسيم ي شود ~ تاتوان قله اي که فرستنده بايد ايجاد کند ، کاهش يابد . گيرنده شامل فيلتر خطي است که سيگنال را فشرده و در نتيجه پالس کوتاهي را براي صفحه نمايش رادار باز سازي مي کند .

pulse counter
شمارنده پالس ~ دستگاهي که تعداد کل پالسهاي دريافتي در فاصله زماني معين را ثبت کرده يا نشان مي دهد ~ .

pulse dialer
شماره گير پالسي ~ دستگاه سيستم تلفني که قطارهاي پالسي متناظر با هر رقم يا نويسه براي شاره گيري پالسي يا حلقه قطعي توليد مي کند .

pulsed altimeter
ارتفاع سنج پالسي ~ ارتفاع سنج راداري که پالسهايي از انرژِي RF گسيل مي کند .

pulsed Doppler radar
رادار دوپلر پالسي ~ روشي براي به دست ارودن اطلاعات فاصله از رادار دوپلر موج پيوسته ( CW) ~ پالسهاي درافتي بخشهاي کوچکي از برگشتهاي CW ~ هستند . هدف ثابت پالسهاي يکنواختي ايجاد مي کند ولي پالسهاي دريافتي از هدف متحرک دامنه متغير متناوبي دارند . اين به دليل همدوسي فاز است . هر بارکه پژواکي از هدف ثاب ...

pluse decay time
زمان افت پالس ~ فاصله زماني لازم براي افت لبه پايين رونده پالس 90 تا 10 درصد دامنه قله پالس.

pulse decoder
رمزگشاي پالسي ~ رمز گشايي که اطلاعات مفيد را از سيگنال رمز شده ي پالسي به دست مي آورد .

pulse - delay binary modulation
مدوله سازي دودويي پالس - تاخيري ~ شکلي از مدوله سازي پالس که در آن پالس داراي تاخير نشان دهنده 1 دودويي و پالس بدون تاخير نشان دهنده 0 دودويي است . از اين روش در مخابرات نوري داده ها استفاده مي شود .