radar altimeter , pulsed altimeter


اصطلاح
برق و الکترونیک
34 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
ارتفاع سنج راداري ، ارتفاع سنج پالسي ~ ارتفاع سنج راديويي مورد استفاده در هواپيماهابراي مشخص کردن دقيق ارتفاع مطلق در ارتفاعهاي بالاتر از 1/524 کيلو متر يا 5000 فوت که حد نهايي ارتفاع سنجهاي راداري FM است تجهيزات راداري نوع پالسي ، پالسي مستقيم رو به پايين مي فرستد و زمان کل حرکت ان تا سطح و برگحشت به هواپيما را اندازه ميگيرد . کمترين ارتفاع مفيد آن 250 فيت ( 76/2متر ) است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radar altimeter , pulsed altimeter معنی radar altimeter , pulsed altimeter معنی radar altimeter , pulsed altimeter به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radar altimeter , pulsed altimeter در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radar altitude , radio altitude
ارتفاع راداري ، ارتفاع راديويي ~ ارتفاع مطلقي که با ارتفاع سنج داداري تعيين مي شود .

radar astronomy
ستاره شناسي راداري ~ مطالعه اجسام آسماني و جو زمين با روشهاي راداري که شامل رديابي شهاب سنگها و بازتاب پالسهاي رادار از ماه و سياره ها است .

radar beacon
راهنماي راداري ~ فرستنده - گيرنده راداري که سيگنال رادار رمز شده ي قوي را به هر جا که گيرنده رادار به وسيله رادار در خواست کننده روي هواپيما يا کشتي ، تحريک شده باشد ف مي فرستد. پاسخ راهنماي رمز شده مي تواند بر اي تعيين موقعيت بر حسب جهت و فاصله از راهنما ف مورد استفاده ناخدا قرار گيرد .

radar beam
باريکه رادار ~ باريکه قابل حرکت انرژي RF که از آنتن فرستنده رادار توليد مي شود . شکل آن معمولاضبه صورت مکان هندسي تمام نقاطي تعريف مي شود که درآنها ، توان به نصف مقدار آن در مرکز باريکخه کاهش مي يابد .

radar boresight target
هدف درديدرس رادار ~ هدفي که با جهت ، ارتفاع و فاصله معلومي از رادار قرار داده شده است و بر اي ميزان کردن و جهت يابي سيستم آنتن رادار به کار مي رود .

radar calibration
درجه بندي رادار ~ فرايند تعيين گستره و دقت پوشش راداري سيستم رادار کنترل هوايي تاکتيکي با آگاهي کننده هواپيماها . اين درجه بندي شامل محاسبه پوشش نظري ، امتحان کردن پوشش از سوي پروازها و آماده سازي جدول ، نمودار ها و تقشه هي درجه بندي است .

radar cell
سلول رادار ~ حجمي در فضا که به ازاي يک طول پالس از فرستنده ر بيرون رادار گسترده مي شود . و سطح مقطع آن متناظر با پهناي زاويه اي باريکه رادار است که با نقاط داراي شدت نيم توان معين شده اند .

radar chart
جدول رادار ~ نقشه ويژ ه اي که در ناوبري راداري به کار مي رود . در کشتيهاي مجهز به رادار، جدولهاي رادار بر روي خطوط ساحلي ف تپه ا ف ساختمانهايبزرگ و اجسام ديگر تاکيد مي کنند که پژواکهاي راداري معين و بهتري را براي اطمينان کشتيها از موقعيت خود ف ايجاد مي نند. به همين طريق جدولهاي رادار در ناوبر ي هوا ...

radar command guidance
فرمان هد ايت رادار ~ سيستم هدايت موشکي که در آن تجهيزات راداري سکوي پرتاب موقعيت هدف و موشک ، هر دو را به طور پيوسته تعيين و تصحيحهاي لازم در مسير موشک را محاسبه مي کند و به صورت فرمان راديويي به موشک مي فرستند .

radar contact
تماس راداري ~ شناسايي و تعيين پژواکي روي صفحه رادار . وقتي که پژواک رادار هواپيما ديده ~ و روي صفحه نمايش PPI ~ شناسايي مي شود . مي گويند که هواپيما با رادار در تماس است .