bayonet base


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پايه ي سرنيزه اي ؛ پايه ي سوزني ~ پايه ي يک لامپ الکتروني که داراي دو سوزن ( پين) در دو طرف يک استوانه ي يکنواخت است . سوزنها در شيارهاي متناظر در جاپايه ي سرنيزه اي قرار مي کيرند و پايه رادر جاپايه محکم مي کنند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت bayonet base معنی bayonet base معنی bayonet base به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک bayonet base در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
bayonet coupling
تزويج سرنيزه اي ~ نوعي اتصال دهنده متشکل از استوانه اي با ميله هاي سوزني که در يک جاپايه ي استوانه اي با شيار J شکل قرار مي گيرند. با چرخاندن استوانه و رسيدن سوزنها به انتهاي شيار ، اتصال کاملا محکم مي شوند.

bayonet socket
جاپايه سرنيزه اي ~ جاپايه اي براي لامپهاي الکتروني با پايه ي سرنيزه اي که داراي شيارهاي J ~ شکل در دو طرف مخالف و يک يا چند دکمه ي اتصال در ته آن است .

B display
نمايشگر « بي» ~ صفحه ي نمايش راداري مستطيل شکل که در آ« هدفها به صورت نقاط روشن ظاهر مي شوندو سمت هدف با مختص افقي و فاصله ي آن با مختص عمودي نشان داده مي شود .

beacon
راهنما ~ سيستم کمک ناوبري که با استفاده از يک سيگنال مشخصه ي راديويي ، راداري ، نوري ، آکوستيکي يا ... اطلاعات راهنماي سمت، مسير ، يا محل را به کشتي يا هماپيما مي دهد.

beacon presentation
نمايش راهنما ~ نمايش راداري حاصل از امواج آر- اف که توسط راهنماي راداري ارسال شده است.

beacon stealing
راهنما ربايي ~ تداخل بين رانماهاي راداري که منجر به از دست رفتن ردگيري راهنما توسط رادار مي شود.

beacon system
سيستم راهنما سيستمي متشکل از يک فرستنده / گيرنده فعال ، موسوم به باز فرستنده ( transponder ) ، که روي هدف يا شيء مورد نظر قرار مي گيرد و يک فرستنده ، موسم به پرسشگر ( interrogator) ، براي دريافت و استخراج پاسخها از باز فرستنده . سيستمهاي راهنما بر اساس بسامد راديويي رادار ريزموج ، نور مرئي ، انرژي ...

bead
مهره ~ عايقي از جنس شيشه ، سراميک ، يا پلاستيک با حفره اي در وسط آن که رساناي داخلي يک خط هم محور را در مرکز واقعي خط نگه مي دارد . در مدارهاي بسامد -بالا، براي حذف نوسانهاي پارازيتي از مهره هاي فريتي روي اتصالات سيمي استفاده مي شود.

bead thermistor
ترميستور مهره اي ~ نوعي ترميستور که داراي مهره ي کوچکي از ماده ي نيمرسانا با سر سيمهاي همراستا است . براي سنجش توان ريز موج ، سنجش دما ، و به عنوان وسيله ي محافظ استفاده مي شود.

beam; ray
باريکه ؛ پرتو ~ 1. جريان يکسويه و متمرکز ذراتي نظير الکترونها يا پروتونها ~ 2. شارش يکسويه و متمرکز امواج الکترومغناطيسي از وسايلي نظير آنتن رادار ، آنتن رله ي ريزموج ، يا آرايه- آنتن هدايت راديويي اي-ان . در اين حالت باريکه گلبرگ اصلي الگوي تشعشعي آنتن است و به زاويه ي فضايي کوچکي محدود مي شود. ~ ...