radiation danger zone


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
منطقه خطر تابش ~ منطقه که در آن بيشينه دز ثابت از مقدار مجاز بيشتر است.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radiation danger zone معنی radiation danger zone معنی radiation danger zone به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radiation danger zone در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radiation detector
اشکار ساز تابش ~ قطعه اي براي تبديل انرژي تابشي به شکل مناسبتري براي مشاهده .

radiation dose
دز تابش ~ مقدار کل تابش يونيده ساز جذب شده در ماده يا بافت ، که معمولاً بر حسب rad ~ بيان مي شود .

radiation efficiency
بازده تابش ~ نسبت توان تابش شده به توان کل تغذيه شده به آنتن در بسامد معين .

radiation field
ميدان تابشي ~ ميداني الکترومغناطيسي که از آنتن ارسال ~ کننده خارج مي شود و به سمت بيرون ، به شکل امواج الکترو مغناطيسي در فضا تابش مي شود .

radiation - hardend circuit
مدار سخت شده با تابش ~ مدار مجتمعي با عناصر مداري اصلاح شده که با روشهاي عايق سازي براي جلو گيري از اتصال کوتاه شدن ان عناصر به هنگام قرار گرفتن در معرض تابش شديد ساخته شده است . مدارهاي معمول در اثر قرار گرفتن در معرض تابش شديد اتصال کوتاه مي شود زيرا تابش در داخل ماده نيمرسانا جريان الکتريکي به و ...

radiation hardening
سخت سازي تابشي ~ بهبود بخشيدن قابليت قطعه ، مدار يا تجهيزات براي مقاومت در بربر تابش هسته اي يا انواع ديگر . اين روشها بيشتر براي مواد دي الکتريک و نيمرسانا به کار برده مي شوند .

radiation gardness
سختي تابشي ~ قابليت قطعه يا مدار براي مقاومت در برابر اثرات تابش فضايي ، راکتورهاي هسته اي ، سلاحهاي هسته اي و حتي ذرات الفاي گييل شده از سراميکهاي بسته هاي پوششي . تابش هسته اي و گاما مخروبترين انواع تابش هسند که هر دو داراي قدرت نفوذ بالا و بدون قطبيت بار هستند . سختي تابشي بر حسب نوع دز نفوذ کنن ...

radio common carrier
حامل مشترک راديويي ~ اختصاص باند رسمي بر اي خدمات راديويي گوناگون مانند تلفنهاي سيار و فراخوانها .

radio communication
مخابرات راديويي ~ مخابره با امواج راديوييمانند فکس راديويي ، راديو تلگراف ، راديو تلفن يا ماشين نويسي راديويي .

radio control
کنترل راديويي ~ کنترل اجسام ثابت يا متحرک با ارسال سيگنالهاي راديويي در فضا .