recovery package


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
بسته ي بازيابي ~ بسته ابزار دقيق که موشک يا ماهواره آن را حمل مي کند و براي پرتاب به خارج پيش از اصابت طارحي شده است. اين بسته معمولاً شامل فرستنده اي است که سيگنالهايي را بعد از پرتاب شدن به خارج ، براي کمک به پيدا کردن هدف راسال مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت recovery package معنی recovery package معنی recovery package به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک recovery package در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
recovery time
زمان بازيابي ~ 1. زمان لازم براي الکترود کنترل لامپ گازي يا محافظت کننده در برابر ~ ولتاژ اضافه جهش براي ~ کنترل مجدد پس از قطع جريان اند ~ 2. زمان لازم برايTR روشن شده يا لامپ پيش TR براي ديونيده شدن به سطحي که تضعيف سيگنال سطح پايين RF ارسالي در داخل لامپ به مقدار معيني کاهش يابد . 3. زمان لازم ب ...

rectangular coordinate
مختصات مستطيلي ~ مختصاتي نسبت به يکي از سه محور عمود بر هم مجازي براي تعيين مکان نقطه اي در فضا .

rectangular horn antenna
آنتن شيپوري مستطيلي ~ آنتن شيپوري که سطح مقطع مستطيلي دارد که يک يا هر دو اندازه مقطع آن به طور خطي از انتهاي کوچک يا گلويي به طرف دهانه ي قرار گرفته در انتهاي موجبر مستطيلي افزايش مي يابد . تا امواج راديويي به طور مستقيم به فضا تابش شوند .

rectangular picture tube
لامپ تصوير مستطيلي ~ لامپ تصوير تلويزيوني که صفحه نمايش آن مستطيلي است . نسبت ظاهر آن معمولاً 3:5 است .

rectangular wave
موج مستطيلي ~ موج متناوبي که به طور ناگهاني و متناوب از يک سطح ثابت به سطح ثابت ديگحر تغيير مي کند . وقتي که سيکل کاري آن 0/50 باشد و ( دو سطح ثابت زمانهاي برابر داشته باشند . ) ~ موج مستطيلي به موج مربعي تبديل مي شود .

rectangular waveguide
موجبر مستطيلي ~ موجبر ي که سطح مقطع مستطيلي دارد.

rectification
يکسو سازي ~ فرايند تبديل جريان متناوب ( AC ) به جريان يکسو يه (DC) ~ .

rectification factor
ضريب يکسو سازي ~ تغيير جريان متوسط الکترود تقسسيم بر تغيير دامنه ولتاز سينوسي متناوب اعمال شده به همان الکترود تحت شرايطي که ولتاژهاي مستقيم اين الکترود و الکترودهاي ديگر ثابت باقي بماند .

rectified current
جريان يکسو شده ~ جريان مستقيمي که از فرايند يکسو سازي ناشي مي شود .

rectifier
يکسو ساز ~ قطعه اي که جريان متناوب را به جرياني با مولفه يکسو بزرگ تبديل مي کند لامپ گازي ، يکسو ساز فلزي ، ديود نيمرسانا و لامپ خلا .