resolution , resolving power

resolution in bearing

تفکيک در جهت ~ زاويه اي که دو جسم ه مفاصله بايد به آن مقدار در جهت از هم جدا باشند تا بتوان آنها را روي صفحه نايش رادار تشخيص داد .

resolution in range

تفکيک در برد ~ فاصله اي که دو جسم هم جهت بايد به آن مقدار در برد از هم جدا باشند تا بتوان آنها را روي صفحه نمايش رادار تشخيص داد .

resolution sensitivity

حساسيت تفکيک ~ حداقل تغيير در متغيير اندازه گيري شونده که سيستم کنترل خودکار را تحريک مي کند .

resolution time

زمان تفکيک ~ ئحداقل فاصله زماني که دو پالس ولتاژ متوالي در آن مي توانند با شمارنده ثبت شوند .

resolution wedge

( وج ) تفکيک ~ دسته خطوط همگراي تدريجي در الگوي آزمايشي براي اندازه گيري تفکيک در تصوير تلويزيون .

resolver

تفکيک کننده ~ سنکرويي که روتور آن به طور مکانيکي راه اندازي مي شود تا زاويه روتور را به اطلاعات الکتريکي متنظر با سينوس و کسينوس زاويه روتور تبديل کند .

resolving power

توان تفکيک ~ 1. توانايي طيف سنج جرمي در جدا کردن خطوط طيف همجوار جرم ~ 2. عکس پهناي باريکه آنتن تک جهته ، که بر حسب درجه اندازه گيري مي شود . 3. توانايي سيستم رادار در تشکيل تصاوير قابل تشخيص . 4. resolution

resolving time

زمان تفکيک ~ حداقل فاصله زماني بين دو حادثه مجزا که امکان شمرده شدن يا اشکار شدن آنها را با مدار يا قطع هاي خاص فراهم مي کند .

resonance

تشديد ~ 1. شرايطي که به هنگام حنثي شدن راکتانس سلفي مدار با راکتانس خازني آن پيش مي آيد . 2. شرايط موجود در جسمي که بسامد ارتعاش اعمال شده به آن برابر با بسامد طبيعي جسم است . جسم در بسامد تشديد خود آسانتر ارتعاش مي ند . آن را تشديد سرعت نيز مي نامند .

resonance bridge

پل تشديد ~ پل AC چهار بازويي که اندوکتانس ، ظرفيت يا بسامد زا اندازه مي گيرد . سلف و خازني ، که مي توانند سري يا موازي باشد. تنظيم ميشوند تا در بسامد منبع ، پيش از متعادل شدن پل تشديد کنند .