sensitive relay


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رله حساس ~ رله اي که در جريانهاي بسيار کوچک ؛ معمولاً کمتر از 10mA عمل مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت sensitive relay معنی sensitive relay معنی sensitive relay به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک sensitive relay در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
sensitivity
حساسيت ~ نشاني از شايستگي مدار يا قطعه که توانايي آن را در پاسخ به کميت ورودي بيان مي کند. حساسيت به صورت قسمت به ازاي وات يا اهم بر ولت در ابزارهاي اندازه گيري ، جا به جاي لکه به ازاي ولتاژ انحراف يا جريان انحراف در لامپ پرتوکاتدي ، جريان خروجي به ازاي هر واحد چگالي تابش تابيده در لامپ دوربين يا ق ...

sensitivity control
کنترل حساسيت ~ کنترلي که تقويت را در طبقات تقويت کننده ي RF گيرنده تنظيم مي کند.

sensitivity-time control
کنترل زماني حساسيت ~ مدار کنترلي خودکاري که بهره گيرده را در فاصله هاي زماني منظمي تغيير مي دهد تا سطوح خروجي نسبي مطلوب را از دو يا چند سيگنال متوالي و نابرابر ورودي به دست آورد . اين مدار در گيرنده لورن دامنه سيگنال خروجي را ، هنگامي که گيرنده بين دو سيگنال ورودي با شدت متناوب تنظيم مي شود ، ثابت ...

sensitometer
حساسيت سنج ~ ابزاري که حساسيت مواد حساس به نور را اندازه مي گيرد.

sensitometry
حساسيت سنجي ~ اندازه گيري مشخصه هاي پاسخ نوري فيلم عکاسي در شرايط معين قرار گرفتن در معرض نور و چاپ عکس .

sensor
حسگر ~ قطعه اي که تغيير کميت فيزيکي يا شيميايي را حس مي کند و خروجي الکتريکي ايجاد مي کند مانند پاسخي که به تحريکهاي فيزيکي معيني مانند نور ، صدا ، گرما ، فشار ، سرعت جريان مايع ، ميدان مغناطيسي يا بسامد راديويي داده مي شود . همچنين ممکن است از آن در حس کردن وجود بخار شيميايي استفاده شود . سلول نور ...

separately excited
تحريک جداگانه ~ به دست آوردن تحريک از منبعي بجز خود ماشين يا قطعه.

separation
جدايي ~ زاويه جداسازي بين کانالهاي چپ و راست استريو ، بر حسب دسي بل . مقدار مشابهي براي کانالهاي جلو و عقب در سيستم چهار صدايي به کار مي رود . هر چه جداسازي بر حسب دسي بل بيشتر باشد ، جدايي بهتر است.

separation circuit
مدار جدايي ~ مداري که سيگنالها را بر حسب دامنه ، بسامد يا مشخصه ديگري مرتب مي کند.

seperation filter
فيلتر جداسازي ~ فيلتري که باندهاي بسامدي را در سيستمهاي حامل از يکديگر جدا مي کند.