spot welding


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
جوش نقطه اي ~ 1. جوشکاري مقاومتي که در آن گداخت به سطح کوچکي محدود شده است. 2. استفاده از حرارت دادن دي الکتريکي براي پيوند داده ورقه هايي از ماده ترموپلاستيک در چند نقطه به يکديگر .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت spot welding معنی spot welding معنی spot welding به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک spot welding در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
spread
گستره ~ محدوده اي که مقادير متغير در آن قرار دارد.

spreader
دور نگهدارنده ~ بازوي عايق متقاطعي که سيمهاي خطانتقال يا آنتن چند سيمه را از يکديگر جدا نگه مي دارد.

spreading resistance
مقاومت گسترده ~ قسمتي از مقاومت يکسوساز اتصال -نقطه اي که ماشي از ماده نيمرسانا ، به تنهايي ، است و شامل مقاومت لايه سد نمي شود.

spread-spectrum modulation
مدوله سازي طيف - گسترده ~ روش مدوله سازي که باند عادي باريکي از بسامدهاي ارسالي را روي باند پهني ( بيش از 10 برابر و پهن تر ) با محتوي انرژي کمتر ، پخش کند تا نويز و تداخل را به حداقل برساند. سپس اين باند در گيرنده به صورت باند بسامدي باريک اوليه فشرده مي شود. اين روش در رادار حفاظت ايمني ضد همهمه ...

spring contact
اتصال فنري ~ رله يا سوييچ نصب شده روي فنري که معمولاً از جنس برنز فسفري است .

spring-return switch
سوييچ برگشت - فنري ~ سوييچي که اتصالهاي آن به هنگام آزاد شدن عمل کننده به جاي اول خود بر مي گردند.

sprocket pulse
پالس حاشيه ~ پالس توليد شده با لکه مغناطيسي شده که همراه هر نويسه ضبط شده روي نوار مغناطيسي است . از اين پالس در طول عمليات خواندن براي تنظيم کردن زمان بندي مدار خواندن استفاده مي شود و تعداد نويسه هاي خوانده شده از نوار به کمک آن شمرده مي شود.

spurious count
شمارش کاذب ~ شمارش به دست آمده از شمارنده تابش غير از شمارش پس زمينه و شمارشي که به طور مستقيم از تابش يونيده ساز ناشي مي شود.

spurious modulation
مدوله سازي کاذب ~ مدوله سازي ناخواسته اي که در نواسن ساز ايجاد مي شود ، مانند مدوله سازي بسامد ناشي از ارتعاش مکانيکي .

spurious pulse
پالس کاذب ~ پالسي در شمارنده تابش به غير از پالسي که به طور مطلوب توليد شده يا به طور مستقيم از تابع يونيده ساز ناشي شده است.