به دلیل سال‌ها تجربه در مدل‌سازی گزارش‌های مالی و تحلیل ضرایب عملکرد، تمایل دارم در امور مالی خودم هم مانند یک مدیر مالی فکر کنم. یعنی درک کاملی از تاثیر ماندگار تصمیم‌های مالی خوب یا بد روی ارزش خالص دارایی‌هایم دارم.

یک وظیفه‌ی مدیر مالی این است که با وجود نوسان‌های درآمد از سودآوری اطمینان بیابد. برای این منظور، ضروری است ابتدا توازن مناسبی بین هزینه‌های ثابت و هزینه‌های متغیر ایجاد کند. هنگام مدیریت درآمد شخصی‌تان هم باید همین‌کار را بکنید.

من همیشه حداقل ۲۰ درصد درآمد خالص‌ام را پس‌انداز می‌کنم؛ این یک امر( از دید من یک هزینه ی) ریخته و انکارناپذیر است. برای این کار، سعی می‌کنم هزینه‌ی سربار ثابت بیش‌تر از ۴۵ درصد درآمدم نشود. اختصاص حداقل ۳۵ درصد درآمدم به هزینه‌های متغیر(خوراک، تفریح، لباس، تعطیلات) من را قادر می‌سازدهزینه‌هایم را کنترل کنم و همیشه اهداف پس‌اندازی‌ام را محقق کنم. این کار هم‌چنین باعث می‌شود درصورت تغییر میزان درآمد، به حساب پس‌اندازم دست نبرم.

غیر ممکن نیست که خیلی پس‌انداز کنیم. اما کسب‌وکاری که بخش زیادی از درآمد‌های‌اش را به رشد اختصاص می‌دهد اغلب با کمبود پول مواجه است و مجبور است برای تامین بودجه‌ی روزانه به روش‌های جایگزین-و گران- متوسل شود. این اتفاق می‌تواند برای شما هم بیفتد: مدیریت ضعیف پول شما را ناچار می‌کند به کارت‌های اعتباری یا قرض و قوله تکیه کنید. با توجه به این‌که باید برای کارت اعتباری به‌طور متوسط ۱۵ درصد سود بپردازید، و نیز برای قرض و قوله باید به مراتب بیش‌تر از این بپردازید بازده شما را با توجه به نیاز مبرم‌تان به پس‌انداز تحت‌الشعاع قرار خواهدداد.

مطلب مرتبط: ۷ مهارت‌ مالی که در ۷ ماه آینده میلیاردر و پولدار شویم

در حالی‌که مدیریت صحیح درآمدتان برای ایجاد ثروت ضروری است، باید کارکرد پول‌تان را به حداکثر برسانید. من اخیرا تصمیم گرفتم کالیفرنیا را ترک کنم و به تکزاس نقل مکان کنم. این نقل مکان، فراتر از ملاحظات شخصی، از چشم‌انداز کاری هم معقول به نظر می‌رسد. چون هزینه‌ی رفت‌وآمد کم‌تر، مالیات پایین‌تر، و مجموعه مشتری‌های جدیدی در پی‌دارد.

برنامه‌ریزی کرده‌بودم خانه‌ام را که ارزش آن در طول ۳ سال گذشته تقریبا ۲ برابر شده‌است برای به فروش بگذارم و وام مسکن آن را تسویه کنم، و با پول آن خانه‌ای ارزان‌تر در تکزاس بخرم. ایده‌ی رهایی از وام مسکن وسوسه‌انگیز بود. اما پس از کمی تامل، پی‌بردم از دست دادن فرصتی برای افزایش میزان بدهی یک دارایی ارزشمند با یک وام ۳.۲۵ درصدی- و نیز درآمد احتمالی حاصل از اجاره- از نظر مالی عاقلانه نیست. به این نتیجه رسیدم که تسویه‌ی وام دیوانگی است.

بنابراین نگاه دقیقی به دارایی‌های‌تان(و بدهی‌تان) بکنید و از خودتان بپرسید آیا از آنها بهترین استفاده را کرده‌اید یا نه. درنظر داشته‌باشید تغییری در ساختار بدهی‌تان می‌تواند دارایی‌های‌تان را گسترش دهد.

من یقین دارم فکر کردن مانند یک مدیر امور مالی من را از اشتباه‌های مالی گزاف در خانه نجات داده‌است. شما هم می‌توانید – و باید_ همین کار را بکنید.