ما در ابتدای ۲۰۱۶ هستیم، و همه با خودشان قول و قرارهایی می‌گذارند که قرار نیست به آنها عمل کنند. چنین آدمی نباشید. در عوض، کمی وقت بگذارید و صادقانه خودتان را ارزش‌یابی کنید. ممکن است چند نقص شخصیتی یا عادت بد قدیمی داشته‌باشید که ظرفیت کاری بالقوه‌تان را از حد طبیعی محدود‌تر می‌کند.

بدانید اگر می‌خواهید این نقص‌ها را برطرف کنید، راه دشواری پیش رو دارید. بعضی از این نقص‌ها عادت‌های‌تان خواهدبود، و همه‌ی آنها به اندازه‌ی لباس زیر محبوب‌تان مایه‌ی راحتی‌تان خواهدبود. اما اگر مشتاق هستید این کار را انجام دهید، می‌توانید با ظرفیت بالقوه‌ی بیش‌تر و سقف موفقیت کاری شخصی بالاتر از آن‌چه تا به حال داشته‌اید این ماه را به پایان ببرید.

۱. بهانه‌تراشی را کنار بگذارید.

آن را کاملا کنار بگذارید. قبل از هر چیز، کسی نمی‌خواهد بهانه بشنود. اگر مسئول هستید، واقعا مسئول باشید. مسئولیت را بپذیرید، نه فقط مسئولیت مشکل را، بلکه مسئولیت راه‌حل آن را بپذیرید. گاهی این راه‌حل شما را مجبور می‌کند کار را به فرد دیگری واگذار کنید. گاهی دیگر، مجبور می‌شوید خودتان کار کنید. در هر صورت، اگر هنوز به فکر گریختن از نکوهش باشید، نمی‌توانید به آن درجه از ظرفیت برسید. این بار را به دوش بگیرید و حرکت کنید، شما رهبر هستید. این به عهده‌ی شما است.

۲. دیگر وانمود نکنید همه‌چیز را می‌دانید.

واقعا هیچ‌کس از شما انتظار ندارد جواب همه‌چیز را بدانید. این گفت‌وگوی شما با خودتان است، و خود شما اغلب یک احمق پرحرف است. به حرف‌های او گوش نکنید. اگر نمی‌دانید و ندانستن‌تان برحق است، بفهمید و بدانید. اما دیگر وانمود نکنید جواب همه‌چیز را می‌دانید. علت آن این است: وقتی وانمود می‌کنید می‌دانید، و فردی به شما اعتماد می‌کند، و فقط متوجه می‌شود شما واقعا نمی‌دانید، اعتماد او را از دست می‌دهید. به اندازه‌ی کافی این کار را بکنید تا آوازه‌تان همه جا بپیچد. دیگر هیچ‌کس از شما کمک نخواهدگرفت. در مقابل، اگر نمی‌دانید، بگویید نه، و بعد جواب واقعی را پیدا کنید، فردی که از شما سوال کرده‌است متوجه می‌شود شما به برتری و دقیق بودن متعهد هستید. او همیشه این را به یاد خواهدداشت.

۳. بیش‌تر از آن‌چه حاضر هستید به دیگران بدهید، از آنها نخواهید.

آیا از افرادتان انتظار دارید اضافه‌کاری کنند، از وظایف خانوادگی‌شان بازبمانند و به قول معروف ۱۱۰ درصد بازدهی داشته‌باشند؟ پس باید خودتان در این امر پیش‌رو باشید. این حوزه‌ای است که یک مدیر خوب هرگز سعی نمی‌کند از پشت سر رهبری کند.

۴. دیگر معتقد نباشید دنیا به شما چیزی بدهکار است.

دنیا به شما بدهکار نیست. هر چیزی را که می‌خواهید، به‌دست بیاورید. نقطه سر خط.

۵. دیگر از ایده‌ها، فقط به خاطر این‌که با روش شما متفاوت است یا طرح ترجیحی شما نیست، ایراد بی‌مورد نگیرید.

به یاد داشته‌باشید، شما همه‌چیز را نمی‌دانید-درنگ کنید- ممکن است در اشتباه باشید. با گوش باز و ذهن آزاد به ایده‌ها گوش کنید. آنها را منصفانه محک بزنید، فقط از فیلتر “حرف، حرف من است” نگذرانید. اگر مشتاق هستید حرف‌های افرادتان را بشنوید- واقعا بشنوید- آنها هم واقعا مشتاق خواهندبود ایده‌های‌شان را به اشتراک بگذارند، و این برای همه بهتر است.