vibration; oscillation


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ارتعاش ؛ نوسان ~ تغيير متناوب در موقعيت جسم ، مانند آونگ يا ديافراگم بلندگويي که از جريان سينوسي انرژي مي گيرد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت vibration; oscillation معنی vibration; oscillation معنی vibration; oscillation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک vibration; oscillation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
vibration meter; vibrometer
ارتعاش سنج ~ ابزاري ک جابه جايي ، سرعت و شتاب مربوط به ارتعاشهاي مکانيکي را اندازه مي گيرد . نوعي از آن از پيکاپ ارتعاشي پيزوالکتريکي تشکيل مي شود که پاسخ يکنواختي از 2 تا 1000 هرتز دارد و به تقويت داراي نشانگر اندازه گير در خروجي متصل است .

vibration pickup
پيکاپ ارتعاش ~ پيکاپي که به جاي امواج صوتي به ارتعاش هاي مکانيکي پاسخ مي دهند . در نوعي از آن خم شدن يا تاب خوردن بلور نمک راشل ولتاژي ايجاد مي کند که مطابق با ارتعاش در حال تحليل تغيير مي کند .

vibrato
ويبراتو ~ پيرايه موسيقيايي که اساس آن بر تغييرات متناوب بسامد است که اغلب با تغييراتي در دامنه و شکل موج همراه است .

viedo lation for . « I see »
تصوير [ به لاتين « مي بينم » ] ~ 1. واژه اي براي اشاره به سيگنالهاي تصوير يا بخشهايي از سيستم تلويزيون که حامل اين سيگنالها به شکل مدوله شده يا غير مدوله شده هستند . 2. واژه اي براي اشاره به خروجي مدوله نشده گيرنده رادار که به نشانگر رادار اعمال مي شود .

video amplifier
تقويت کننده تصويري ~ تقويت کننده باند پهني که قادر به تقويت بسامدهاي تصويري در رادار و تلويزيون است .

video cable
کابل تصوير ~ کابل هم محور براي ارسال سيگنال در سيستمهاي تلويزيوني کابلي . انواع اصلي آن عبارت اند از : () کابل خانگي متعادل 75 اهم . () کابل خارجي که داراي يک رساناي سيگنال در وسط حفاظ است () کابل خاانگي متعادل 124 اهم . () کابل خارجي که داراي دو رساناي موازي يا به هم تابيده در وسط حفاظ است .

videocassette
کاست ويدئو ~ بسته پلاستيکي تخت مستطيلي شکل ، حاوي دو چرخک نوار ( باز شونده و جمع شونده) و يک نوار مغناطيسي از آلياژ کبالت به پهناي يک دوم in که در هنگام ضبط ،برگردان و پخش بين دو چرخک جا به جا مي شود . سيگنالهاي صدا و کنترل به طور خطي در لبه ها ضبط مي شوند ولي سيگنال تصوير در شيارهاي موربي که حامل ...

videocassette recorder
دستگاه ضبط کاست ويدئو (ويدئو ) ~ دستگاه ضبط تصوير الکترونيکي مورد مصرف عمومي که مي تواند برنامه هاي زنده ي تلويزيوني را روي نوار کاست ويدئو براي پخش مجدد ضبط کند . همچنين مي تواند کاستهاي از پيش ضبط شده اي را از وقايع شخصي (ضبط شده با دوربين فيلمبرداري ) ،فيلمهاي سينمايي تجاري يا فيلمهاي تلويزيوني ...

video circuit
مدار تصوير ~ مدار باند پهن،حامل سيگنالهايي که مي توانند به تصاوير تلويزيوني تبديل شوند .

video compression
فشرده سازي تصوير ~ شيوه اي که براي غلبه بر محدوديت هاي ارسال سيگنالهاي تصوير به وجود آمده اند . بازدهي آن براساس تکراري بودن داده ها و غير خطي بودن بينايي انسان است .