continuous - transmission frequency - modulated sonar


اصطلاح
برق و الکترونیک
53 حرف
7 کلمه
معانی و توضیحات
سونار بسامد - مدوله شده ارسال - پيوسته ( سونار سي تي اف ام ) ~ نوعي سيستم سونار که بسامد ارسال آن به صورت پيوسته و به شکل دندانه - اره اي خطي تغيير مي کند در اين صورت بسامد پژواک دريافت شده از جسم متناسب با فاصله آن است . اختلاف بسامد هاي ارسال و دريافتي توسط تحليلگر بسامد اندازه گيري و نتايج آن به ننمايشگر پرتو- کاتدي ppi ارسال مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت continuous - transmission frequency - modulated sonar معنی continuous - transmission frequency - modulated sonar معنی continuous - transmission frequency - modulated sonar به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک continuous - transmission frequency - modulated sonar در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
continuous wave
موج پيوسته ( سي دبليو ) ~ موج راديويي يا راداري با دامه و بسامد ثابت .

continuous - wave gas laser
ليزر گازي موج - پيوسته ~ نوعي ليزر با محفظه کوارتز که با مخلوطي از گازهاي هليم و نئون در فشار کم پر شده است و داراي آينه هاي زاويه - بروستر در دو انتها و يک سيستم اپتيکي خارجي است . اعمال ميدان ( آر اف ) موجب بر انگيزش اتمهاي لامپ و گسيل اتفاقي فوتونها مي شود . بازتاب اين فوتونها به داخل گاز ، اتمه ...

continuous - wave jamming
اخلال موج - پيوسته ~ ارسال سيگنالهاي مزاحم با دامه و بسامد ثابت از طريق رادار و به منظور تغيير مشخصات بهره ي گيرندههاي راداري دشمن .

continuous - wave laser
ليزر موج - پيوسته ( ليزر سي دبليو ) ~ ليزري که باريکه نور هممدوس را به صورت پيوسته توليد مي کند و در کاربردهايي نظير مخابر ات استفاده مي شود . حد اکثر توان ميانگين آن عموماً کمتر از حالت پالسي است .

continuous -wave radar ~ continuous - wave doppler rader
رادار موج پيوسته ( رادار سي دبليو ) ~ نوعس سيستم رادار که فر سظتنده آن انرژي راديويي رتا به صورت پيوسته ارسال مي کند . کسر کوچکي از اين انرژي توسط هدف به طرف آنتن گيرنده پژواک مي شود . تغيير اندک در بسامد راديويي بر اثر پديد ه انتقال دوپلري (doppler shitt ~ ) موجب شناسايي موج بازتابيده از سيگنال ار ...

contrast
کنتراست - تضاد ~ ميزان اختلاف سايه روشن بين روشنترين و تاريکترين نقاط تصوير تلويزيون ~ يا نمابر درجه کنتر است بر حسب گاما ( gamma ) بيان مي شود . تصاوير با کنتر است زياد داراي رنگهاي سياه خيلي تيره و سفيد روشن هستند در حالي که تصاوير خاکستري کنتراست کمي دارند .

contrast control
کنتر کنتراست ~ پنج کنترل دستي براي تنظيم شدت سايه روشنهاي تصوير تلويزيوني معمولاً کنترل کنتراست با تغيير بهره ي تقويت کننده ويدئو انجام مي گيرد . در گيرنده ي تلويزيون رنگي کنترل کنتراست از دو قسمت تشکيل مي شود . يک قسمت سيگنال درخشاييو قسمت ديگر سيگنالهاي رنگ نمايي را کنترل مي کند و در نتيجه بدون ت ...

contrast ratio
نسبت کنتراست ~ نسبت بيشترين مقدار درخشايي به کنترين ان در لامپ پرتو - کاتدي ، نمايشگر بلور - مايع ، يا نمايشگر کامپيوتر ( براي بهترين وضوح لازم است نسبت کنتراست حداقل 10-1 باشد .

contrast resolution
حد تفکيک کنتراست ~ تعداد سطوح خاکستري در هر دانه ( پيکسل ) از تصوير رقمي که از رابثه 2 به توان تعداد بيتهاي هر پيکسل تعيين مي شود .

control
کنترل ~ 1. عاملي که باعث راه اندازي ، توقف ، يا تنظيم بخشي از يک سيستم مي شود . ~ 2 . بخشي از رايانه ي رقمي که دستورالعملها را با توالي صحيح فراخواني ، رمز گشايي و اجرا مي کند و بر اساس آن سيگنالهاي مناسب را به واحد حساب و منطق يا قسمتهاي ديگر ارسال مي کند . 3. بررسي درستي عمليات که به صورت رياضي د ...