conversion efficiency


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
بازدهي تبديل ~ 1. نسبت تئان خروجي ( اي سي ) به توان ورودي ( دي سي ) در لامپ الکتروني يا قطعه ي نيمه رسانا 2. نسبت ولتاژ خروجي يک مبدل در بسامد خاص به ولتاژ ورودي دز بسامد ي ديگر .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت conversion efficiency معنی conversion efficiency معنی conversion efficiency به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک conversion efficiency در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
conversion fraction
کس تبديل ~ نسبت تعداد الکترونهاي دريافت کننده انرژي به تعداد کل ذرات کوانتومي به علاوه تعداد الکترونهاي گسيل شده در مدمعيني از تحريک زدايي هسته .

conversion gain ratio
نسبت بهره تبديل ~ نسبت توان سيگنال خروجي به توان سيگنال ورودي در مبدل يا مخلوط کننده ي بسامد .

conversion time
زمان تبديل ~ زمان يک اندازه گيري کامل توسط مبدل قياسي - به رقمي .

convert
تبديل کردن ~ تعيير نحوه ي نمايش داده ها از شکلي به شکل ديگر ، مثلا ً از دودويي به دهدهي يا از ديسک به نوار .

converter
مبدل ~ 1. مداري براي تبديل توان ( اي سي ) از بسامدي به بسامد ديگر 2. مداري براي تبديل ( دي سي ) به ( اي سي ) 3. مداري براي تبديل ( اي سي ) به ( دي سي ) 4. مداري براي تبديل سيگنال قياسي به رمز رقمي . 5 . مداري براي تبديل رمز رقمي ( دودويي ) به مقدار قياسي .

converter tube
لامپ مبدل ~ نوعي لامپ الکتروني که وظايف مخلوط کننده و نوسان ساز محلي را در مبدل هترودين انجام مي دهد .

convolver, acoustic convolver
پيچشگر ~ نوعي قطعي ي موج - آکوستيکي - سطحي که از طريق بر هم کنش غير خطي بين دو موج با جهت مخالف هم ، سيگنالها را پردازش مي کند . در گونه اي از اين وسيله ، دو بسامد ورودي متفاوت به سرهاي مقابل اعمال مي شود و سيگنال بسامد مجموع آنها روي سطح بين دو ورودي آشکار مي شود .

coolidge tube
لامپ کوليج ~ نوعي لامپ پرتو - ايکس که الکترونها را با استفاده از کاتد راغ توليد مي کند .

cooperative engagement capadility
توانايي رزم مشترک ( سي اي سي ) ~ اصطلاحي درارتش آمريکا براي پوشش و کنترل کامپيوتري تمام سيستم هاي رادار درگير در يک نبرد توسط شبکه ي فرماندهي واحد . در اين حالت هر يک از فرندهان ، با اطلاع از وضعيت کلي تمام عمليات جنگي در حوزه ي مسئوليت خود مي توانند در مورد آرايش نظامي هر يک از واحد هاي رزمي هوايي ...

corrdinate
مختص ~ يکي از دو يا چند مقداري که موقعيت نيبت به محورهاي مرجع دستگاه مختصات را تعيين مي کنند .