horizontal lnearity control


اصطلاح
برق و الکترونیک
27 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
کنترل خط واري افقي ~ کنترل تعبيه شده در گيرنده ي تلويزيون ، و معمولاً در قسمت پشتي آن ، که با باريک يا پهن کردن نيمه ي سمت چپ تصوير ، ويژگي خط واري در جهت افقي را تأمين مي کند ، به گونه اي که اجسام دايره اي به صورت دايره هاي واقعي ظاهر شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت horizontal lnearity control معنی horizontal lnearity control معنی horizontal lnearity control به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک horizontal lnearity control در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
horizontal polarized wave
موج قطبيده ي افقي ~ موج قطبيده اي که بردار ميدان الکتريکي آن در جهت افقي است.

horizontal output stage
طبقه ي خروجي افقي ~ قسمتي از مدارهاي داخلي گيرنده ي تلويزيون که از طريق ترانسفومر خروجي افقي سيم پيچهاي انحراف افقي لامپ تصوير را تغذيه مي کند. اين طبقه مي تواند شامل بخشي ازمنبع تغذيه آند دوم لامپ تصوير نيز باشد.

horizontal output transformer; flyback transformer; horizontal sweep transformer
ترانسفورمر خروجي افقي ؛ ترانسفورمر بازگشت ؛ ترانسفورمر روبش افقي ~ ترانسفورمري در گيرنده ي تويزيون که ولتاژ بالاي انحراف افقي براي منبع تغذيه ي آند دوم لامپ تصوير و نيز ولتاژ لازم براي يکسوساز ولتاژ - بالا را فراهم مي کند.

horizontal polarization
قطبش افقي ~ ارسال امواج راديويي به گونه اي که خطوط نيروي الکتريکي در جهت افقي و خطوط نيروي مغناطيسي در جهت عمودي باشند. با اين قطبش ، آنتنهاي گيرنده و فرستنده ي دو قطبي در يک سطح افقي قرار مي گيرند . در سيستم تلويزيوني NTSC از قطبش افقي و در سيستم تلويزيوني بريتانيا از قطبش عمودي استفاده مي شود .

horizontal resolution; horizontal definition
دقت افقي؛ درجه ي تفکيک افقي ؛ وضوح افقي ~ تعداد نقاط سا عناصر تشکيل دهنده ي تصوير در يک خط پويش افقي از گيرنده ي تلويزيون يا نمابر درجه ي تفکيک افقي با بررسي خطوط عمودي نازک و گوه مانند در الگوي آزمون تلويزيوني ( Test Pattern) تعيين مي شود.

horizontal scanning
پويش افقي ~ چرخش سمتي آنتن رادار در تمام صفحه ي افقي يا قطاعي از آن .

horizontal sweep
روبش افقي ~ روبش باريکه ي الکتروني از چپ به راست در ثفحه ي لامپ تصوير کاتدي .

horizontal synchronizing pulse; line synchronizing pulse
پالس همزمان سازي افقي ؛ پالس همزامان سازي خط ~ پالس مستطيل شکلي که در يک سيستم تلويزيوني ه منظور همزماني خط به خط بين گيرنده و فرستنده و در انتهاي خط افقي ارسال مي شود.

horizon tracker
ردگير افق ~ مداري که با ردگيري دقيق افقي مرئي ، يک مرجع عمودي براي سيستمهاي ناوبري ايجاد مي کند.

horn
بوق ؛ شيپوره ~ 1. لوله اي با انتهاي شيپور مانند که براي بهبود کيفيت پخش صدا و رسيدن به مشخصه هاي جهتي مطلوب در قسمت خروجي بلندگو قرار مي گيرد . سطح مقطع آن از قسمت گلويي به طرف دهانه افزايش مي يابد . بوق آکوستيکي نيز ناميده مي شود. 2. يک وسيله ي سيگنال دهي الکترومکانيکي يا با تحريک هوا.