induction heater


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
گرمکن القايي ~ مجموعه ي مولد و تجهيزات مرتبط با آن براي گرمايش القايي . در بسامدهاي کم تا حدود 50 هرتز ،تجهيزات گردنده توان را توليد مي کنند. در بسامدهاي بالاتر ،که براي گرمايش سطحي مناسبتر است ،از مولدهاي الکترونيکي براي توليد توان استفاده مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت induction heater معنی induction heater معنی induction heater به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک induction heater در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
induction heating; eddy-current heating
گرمايش القايي ؛ گرمايش جريان ادي ~ گرم کردن يک ماده ي نيمه رسانا با قرار دادن آن در ميدان مغناطيسي متغير. جريانهاي ادي القا شده در ماده،درست مانند عبور جريان از يک مقاومت گرما توليد مي کنند. گستره ي بسامدهاي مورد استفاده ي تابعي از ابعاد و شکل جسم مورد نظر است و بين 50 تا 500000 هرتز تغيير مي کند.

induction motor
موتور القايي ~ نوعي موترو AC که سيم پيچ اوليه آن ( معمولاً استاتور ) به منيع انرژي وصل مي شود . و يک سيم پيچ ثانويه ي چند فازه يا سيم پيچ ثانويه ي روتور قفسي ( معمولا روتور ) جريان القايي را حمل مي کند .

induction potentiometer
پتانسيومتر القايي ~ يک سنکرو از نوع تفکيک کننده که ولتاژ قطبيده اي توليد مي کند که اندازه ي آن تناسب مستقيم با جابجايي زوايه اي نسبت به موقعيت مرجع دارد و فاز آن جهت گردش محور نسبت به موقعيت مرجع را نشان مي دهد . گستره ي خطي مي تواند تا 85 درجهي برسد .

inductive
القايي ، القايشي ~ 1. مرتبط با القاکنايي . 2. اشاره به القاي ولتاژ از طريق القا کنايي متقابل 3. مرتبط با القاي بار الکتريکي به وسيله ي القاي الکتروستاتيکي .

inductive circuit
مدار القايي ~ مداري که در آن رآکتانس القايي بيش از رآکتانس خازني است .

inductive coupling ; transformer coupling
تزويج القايي ؛تزويج ترانسفورمري ~ ترويج دو مدار به وسيله ي القا کنايي متقابل در يک ترانسفورمر. اگر تزويج از طريق خود القايي مشترک بين دو مدار باشد تزويج القايي مستقيم ناميده مي شود .

inductive diaphragm
ديافراگم القايي ؛غشاي القايي ~ نوعي پنجره ي مشدد در موجبر که رآکتانس القايي معادل در بسامد ارسال را فراهم مي کند.

inductive feedback
پسخورد القايي ~ پسخورد انرژي از مدار خروجي يک تقويت کننده به ورودي آن از طريق يک القاگر يا به کمک تزويج القايي .

inductive kick
ضربه ي القايي ~ ولتاژ القا شده در پيچک هسته-آهني در موقع قطع ناگهاني جريان آن. ولتاژ القايي ،چندين برابر ولتاژ اعمال شده است .

inductive load; lagging load
بار القايي ، بار تاخيري ~ باري که عمدتاً اثر القايي دارد و جريان متناوب عبوري از آن نسبت به ولتاژ متناوب در سر آن تاخير دارد .