instrument


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ابزار ، دستگاه ~ 1. وسيله اي براي اندازه گيري و گاهي ثبت و کنترل مقدار کميت مورد مشاهده . عبارت ابزار معمولاً به ترکيبي از يک سنجه و مدارهاي حالت جامد يا لامپي همراه آن اشاره دارد . 2. miter

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت instrument معنی instrument معنی instrument به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک instrument در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
instrument approach
ورود ابزاري ~ نزديک شدن جهت فورد هواپيما به وسيله ي ابزار هاي ناوبري و هدايت راديويي ، رويت منطقه فرود تنها بعد از عبور هواپيما از هواي ابري و مه آلود امکان پذير است .

instrument approach system
سيستم ورود ابزاري ~ يک سيستم ناوبري در هواپيما که هدايت افقي و عمودي آن را در هنگام کاهش ارتفاع از نقطه ي اوليه ورود به نقطه ي نزديک به منطقه ي نشستن هواپيما انجام مي دهد . براي تکميل مراحل زمين نشستن بايد از کنترل چشمي يا وسايل ديگر کمک گرفت .

instrumentation amplifier
تقويت کننده ي ابزار گزيني ~ تقويت کننده اي که سيگنال ولتاژ ورودي را به يک سيگنال مقياس بندي شده ي خطي در خروجي تبديل مي کند . اين تقويت کننده يک مدار حلقه بسته با بهره ي ثابت و معمولاً به صورت تفاضلي است که داراي امپدانس ورودي بالا، رانش کم ، و نسبت حذف مد مشترک بالا در يک گستره ي وسيع بسامد است . ...

instrument flight rules
قوانين پرواز ابزاري ( آي اف آر ) ~ قواعد حاکم بر پرواز در موقعي که شرايط هواکمتر از حداقل لازم براي قوانين پرواز چشمي است .

instrument landing
فرود ابزاري ~ فرود هواپيما به کمک سيستم فرود ابزاري .

instrument landing approach
ورود و فرود ابزاري ~ روشي براي ورود و فرود هواپيما بدون کنترل چشمي و به کمک ابزارهاي هواپيما ، وسايل الکترونيکي زميني ، يا سيستمهاي مخابراتي .

instrument landing system
سيستم فرود ابزراي ( آي ال اس ) ~ يک سيستم راديويي که هدايتهاي الکترونيکي جهتي ، طولي و عمودي هواپيما را براي فرود انجام مي دهد . در اين سيستم معمولاً از فرستنده هاي ( يو اچ اف ) زميني و آنتنهاي جهتي براي تعريف باريکه اي که منطقه ي باند فرود را تعيين مي کند و نيز تعريف يک صفحه ي شيبدار با زاويه ي بي ...

instrument shunt
شانت ابزاري ~ مقاومتي موئازي با آمپر سنج براي افزايش گستره ي جريان آن .

instrument takeoff
خيز ابزاري ~ بلند شدن هواپيما از زمين به کمک ابزارها و بدون کنترل چشمي .

instrument transformer
ترانسفورمر ابزاري ~ ترانسفورمري که مقادير ولتاژ ، جريان ، يا فاز اوليه را با دقت کافي به مدار ثانويه منتقل مي کند به گونه اي که ابزار اندازه گيري مي تواند به جاي اوليه به ثانويه متصل شود . اين عمل بر اي کوچک کردن مقدار ولتاژ يا جريان ورودي به دستگاه اندازه گيري انجام مي شود . در ترانسفور مر جريان ، ...