mother board


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
برد مادر ~ برد مدار چاپي ساخته شده براي اتصال داخلي آرايه اي از بردهاي الکترونيکي جازدني ( دختر )

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت mother board معنی mother board معنی mother board به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک mother board در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
mother crystal
بلور مادر ~ بلور پيزوالکتريک خطي که در طبيعت يافته يا به طور مصنوعي رشد داده مي شود .

motion picture group sandard
استاندارد گروه کارشناسان تصوير متحرک ~ استاندارد تلويزيوني فشرده سازي تصوير که از رمز گذاري بين فريم استفاده مي کند و از دست دادن بعضي از جزئيات در يک فريم براي به دست آوردن سرعت ارسال بالاترين نسبت به استاندارد JPEG قابل قبول است .

motion- picture pickup
برگيرنده تصوير متحرک ~ کاربرد دوربين تلويزيوني براي برداشت مستقيم صحنه ها از فيلم تصوير متحرک .

motor
موتور ~ ماشين مبدل انرژي الکتريکي به انرژِي مکانيکي است با استفاده از نيروهاي ناشي از ميدانهاي مغناطيسي ايجاد شده در اثر عبور جريان ار رساناها .

motor boating
قايق موتوري ~ نوسان در سيتسم يا عنصر ، که معمولاً با پالسهاي متوالي ايجاد شده در نرخ بسامد راديويي بسيار پايين مشخص مي شود . معمولاً اين نوسان در اثر پسخورد مثبت بيش از حد مانند آنچه که در يک منبع تغذيه معمولي اتفاق مي افتد ، ايجاد مي شود . اين پالسها صداي پت - پت مانند صداي قايق موتوري ايجاد مي کن ...

motor effect
اثر موتوري ~ نيروي دفع کننده ي متقابلي که بين رساناهاي خامل جريان مجاور يکديگر در دو جهت مخالف به وجود مي آيد .

motor - generator set
مجموعه موتور - ژنراتور ~ موترو و ژنراتوري که به طور مکانيکي به يکديگر تزويج شده اند تا ولتاژ يک منبع توان رابه ولتاژها يا بسامدهاي مطلوب تبديل کنند .

mount
پايه ~ 1. عايق شوک يا ارتعاش ، ضريه گيري که معمولاً ازيک عضو کشسان و يک يا چند عضو غير کشسان تشکيل مي شود که دستگاه را در برابر ~ شوک يا ارتعاش نگه مي دارند . 2. فلنج يا ابزار ديگري براي متصل کردن لامپ خلا يا کاواک به مجبر .

mountain effect
اثر صخره اي ~ اثر عوارض زميني سخت بر انتشار امواج راديويي که سبب بازتابشهاي ايجاد کننده خطا در تشخيص جهت يابهاي راديويي مي شود .

mouse
موش ~ وسيله جانبي کامپيوتر که حرکت آن روي صفحه افقي سبي حرکت مکان نما روي صفحه ي مونيتورکامپيوتر ، در همان جهت مي شود .