radiation ionization , radiation excitaion


اصطلاح
برق و الکترونیک
42 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
يونيده سازي تابشي ~ ، تحريک تابشي ~ يونيده سازي اتمها يامولکولهاي گاز يا بخار با تابش الکترومغناطيس .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت radiation ionization , radiation excitaion معنی radiation ionization , radiation excitaion معنی radiation ionization , radiation excitaion به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک radiation ionization , radiation excitaion در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
radiation length
طول تابش ~ طول مسير متوسط لازم براي کاهش انرژِ ذرات باردار نسبيتي با ضريب يک بر e ~ يا 0/368 به هنگام عبور از ماده . طول تابش الکترونهاي نسبيتي در هوا 0/5 سانتي متر رو به جلو است .

radiatio lobe
لب تابش ~ بخشي از الگوي تابش که با يک يا دو مخروط از نقاط صفر محصور مي شود .

radiation loss
تلفات تابشي ~ بخشي از تلفات انتقال که ناشي از تابش توان RF از سيستم انتقال است .

radiation monitor
نمايشگر تابش ~ آشکار ساز تابشي که سطح تابش يونيده ساز را به طور پيوسته اندازه مي گيرد و بعضي مواقع علامت هشدار دهنه اي را به هنگام رسيدن به سطح خط ناک فعال ~ مي کند.

radiation pattern , field pattern
الگوي تابش ، ~ الگوي ميدان ~ نايش گرافيکي تابش از آنتن به صئرت تابعي از جهت .

radiation potential
پتانسيل تابش ~ ولتاژ متناظر با انرژِ بر حسب الکترون ولت که براي تحريک اتم يا مولکول و ايجاد گسيل يکي از بسامد هاي تابش مشخصه آن لازم است .

radiation pressure
فشار تابش ~ فشار بينهايت کوچکي که با تابش الکترومغناطيس روي سطح اعمال مي شود يا فشار بزرگتري که با امواج صدا روي سطح با واسط اعمال مي شود.

radiation pyrometer radiation thermometer
آذرسنج تابشي ؛ دماسنج تابشي ~ آذرسنجي که توان تابشي از جسم يا منبع مورداندازه گيري را روي ترموکوپل، ترموفيل، بولومتر ياآشکار ساز مناسب ديگري کانوني مي کند که بتواند خروجي الکتريکي متناسب را براي ابزار نمايش دهنده ايجاد کند.

radiaton resistance
مقاومت تابش ~ کل توان تابش شده از آنتن تقسيم برمرجع جريان آنتن موثر اندازه گيري شده در نقطه اي که توان به آنتن تغذيه مي شود.

radiation shield
حفاظ تابش ~ حفاظ يا ديواري از سرب يا ماده ديگري که تابش هسته اي را به طور موثر جذب مي کند.