هماهنگ شدن با کارمندان چگونه است ؟

نحوه‌ی هماهنگ شدن با کارمندان چگونه است؟ برای دستیابی به کارمندان هماهنگ و همسو که مانند یک تیم بازی کنند و هر توپ را تبدیل به امتیاز کنند، در این‌جا ۴ سطح همسویی سازمانی هست که هر شرکتی باید ایجاد و حفظ کند.

 

مجله‌ی آنترپرینر و موسسه‌ی کالچر‌ای کیو در حال تحقیق درباره‌ی برترین فرهنگ‌های شرکتی هستند تا در فهرست سالانه‌ی مجله‌ی ویژه‌ی آنترپرینر آورده شود. آیا شرکت شما آن‌چه را که برای قرار گرفتن در این فهرست ضروری است دارد؟

یک نیروی کار همسو، شاد و متعهد است. متاسفانه، همسویی بین سازمان و کارمندانش به‌طور طبیعی ایجاد نمی‌شود، مستلزم برنامه‌ریزی، سخت‌کوشی و برقراری ارتباط است.

همسویی را مانند کتاب تمرین استراتژی‌ها و راهکارهای کل شرکت، درست مثل تیم‌های ورزشی، در نظر بگیرید. برای این‌که مربی مطمئن شود همه‌ی اعضا هماهنگ هستند و اهداف مشخص هستند، این استراتژی‌ها و راهکارها باید به‌موقع به اشتراک گذاشته شود و در مورد آن صحبت شود.

تماشای یک مسابقه‌ی ورزشی مانند تماشای یک اجرای رقص باله است، همه‌ی حرکت‌ها و نمایش‌ها هدفی دارند که هر بازیگری کاملا به آن آگاه است. درمورد کارفرمایان و کارکنان هم همین‌طور است.

برای به‌دست آوردن نیروی کار همسو که مانند یک تیم بازی کنند و هر توپ را تبدیل به امتیاز کنند، در این‌جا ۴ سطح همسویی سازمانی هست که هر شرکتی باید ایجاد و حفظ کند:

سطح ۱ هماهنگ شدن با کارمندان : همسویی کارمند-نقش

مرحله‌ی اول همسویی سازمانی نیازمند یافتن فرد مناسب برای مقام شغلی فعلی است. به هر حال همسویی نیروی کار از کارمندان آغاز می‌شود که باید با وظایف کاری‌شان همسو باشند. بر اساس مطالعه‌ی کریر بیلدر که در ۲۰۱۳ روی بیش از ۶۰۰۰ متخصص نیروی انسانی انجام شده‌است، یک استخدام اشتباه می‌تواند هزینه‌ی زیادی، یک هزینه‌ی ۵۰۰۰۰ دلاری، به بار بیاورد.

چگونه به آن دست یابیم: ‌برای پیش‌گیری از استخدام بد و هزینه‌بر، کارفرمایان باید در فرآیند استخدام، فرد مناسب را شناسایی کنند. جواب‌های از پیش آماده شده و رزومه‌های خیاطی شده و خوش‌دوخت به کارفرما نمی‌گویند آیا متقاضی آنچه را برای همسویی با وظایف شغلی لازم است واقعا دارد یا خیر؟

بهترین راه ارزیابی صلاحیت شغلی متقاضیان، امتحان مهارت‌های آنها قبل از استخدام است. به متقاضیان فرصت بدهید مهارت‌هایی را که در رزومه‌شان آورده‌اند نشان دهند، فرقی نمی‌کند از طریق آزمون ارزیابی، انتصاب موقتی، یا استخدام آزمایشی. از همه مهم‌تر، مرتب کارکنان خود را آموزش دهید و راهنمایی کنید تا مطمئمن شوید هم‌چنان با نقش‌شان همسو هستند.

سطح ۲ هماهنگ شدن با کارمندان : همسویی کارمند-هدف

طیبعی است فقط که اهداف ما را هدایت کنند. ولی، چیزی که طبیعی نیست، این است که کارمندان قادر باشند اهداف کاری خاص و مرتبط را که با اهداف شرکت همسو باشد، به دقت وضع و تنظیم کنند. کارمندان می‌توانند برای تعیین هدف‌هایی که در راستای اهداف شرکت باشد، کمی از مدیریت کمک بگیرند.

چگونه به آن دست یابیم: برای رسیدن به همسویی کارمند-هدف، کارفرمایان باید تعیین هدف را به یک فرآیند گروهی تبدیل کنند. به ‌جای این‌که به کارمندان اختیار تام بدهید، هنگام تعیین هدف، با آنها درخلال یک برنامه‌ ارزیابی ۳ماهانه کار کنید تا مطمئن شوید اهداف کارمندان SMART است. (S(smart به معنی هوشمندانه، (M(measurable به معنی اندازه‌پذیر، (A(attainable به معنی حصول‌پذیر،( R(Relevant به معنی ربط‌پذیر، (T(Timely به معنی به‌هنگام؛ و با چشم‌انداز کلی شرکت همسو است.

سطح ۳ هماهنگ شدن با کارمندان : همسویی کارمند-تیم

بعد از همسویی کارمندان با نقش‌های‌شان و اهداف کاری، نوبت همسویی کارمندان با تیم‌شان است. آیا کارمند انتظارات سرپرستان، اهداف‌ و چگونگی تاثیرش در موفقیت تیم را درک می‌کند؟

‌چگونه به آن دست یابیم: هر کارمند باید اهدافی داشته باشد که مستقیما اهداف تیم را تحت پوشش قرار می‌دهد. برای همسویی دقیق اهداف فرد و اهداف تیم، کارمندان باید یک “خط دید” روشن درباره‌ی اهداف کوتاه‌مدت و بلند‌مدت تیم داشته‌باشند.

برای گفت‌وگو درباره‌ی پیش‌رفت و اطمینان از همسویی، جلسات هفتگی تیمی برگزار کنید. علاوه بر آن، در نظر داشته باشید اهداف شرکت را جایی در محل کار قرار دهید که کارمندان هرروز آن را ببینند. اگر کارمندان اهداف تیم را درک کنند و تاثیر کارشان را در موفقیت گروه به راحتی ببینند، انگیزه پیدا می‌کنند.

سطح ۴ هماهنگ شدن با کارمندان : همسویی کارمند-سازمان

آخرین سطح همسویی سازمانی به عهده‌ی رهبر شرکت است: همسویی میان کارمندان و کل شرکت. این مستلزم آن است که کارمندان دیدی فراتر از خود و اهداف کار تیمی داشته‌باشند. این‌جاست که چشم‌انداز و ماموریت شرکت را به عنوان چشم‌انداز و ماموریت خود می‌پذیرند.

چگونه به آن دست یابیم: لازم است کارمندان تصویر کلی را ببینند تا بفهمند اهداف کاری‌شان چگونه در چشم‌انداز کلی شرکت موثر است. قدم اول، تعیین کردن اهدافی در مقیاس کل شرکت است، که کارمندان آنها را بپذیرند و در آن جهت کار کنند. اهداف باید برای همه الهام‌بخش باشند، و بر اساس بهترین توانایی‌های هر فرد تعیین شده باشند.

مهم نیست اهداف تا چه حد منطبق با اصول SMART باشند.اگر به خوبی منتقل نشوند، نامربوط هستند. این یک فرآیند بالا به پایین است. یعنی کارفرمایان باید نقش مهمی در انتقال چشم‌انداز شرکت ایفا کنند. کارمندان را در پیش‌رفت به سوی اهداف به‌روز کنید، یا از طریق تقویم یا خبرنامه‌هایی که در شرکت پخش می‌شوند، جلسات هفتگی، یا نرم‌افزارهای مدیریت هدف.