هیچ پاسخ قاطع و صریحی به پرسش “تفاوت بین خلاقیت و نوآوری” داده نشده است؛ زیرا از این لحاظ، بین کارشناسان هیچ اتفاق‌نظری وجود ندارد. از این دو اصطلاح، چه به‌عنوان اسم استفاده شود، چه صفت، در اغلب کنفرانس‌ها، سخنرانی‌ها و کتاب‌ها یا مقالات می‌توان به‌جای یکدیگر استفاده کرد. اما وقتی کارشناسان یا دست‌اندرکاران، با چنین پرسشی به ستوه آیند، معمولاً از خلاقیت برای توصیف روابطی پویا بین افراد یا گروه‌ها استفاده می‌شود، درحالی‌که نوآوری برای توصیف توانایی دست جمعی یک سازمان، در بهره‌گیری مؤثر از این روابط پویا به کار می‌رود. به‌بیان‌دیگر، خلاقیت به توانایی بالقوه نظر دارد، اما نوآوری نتیجه‌ آن را توصیف می‌کند. به‌عنوان‌مثال در زیر، توصیف هریک از این دو اصطلاح را که توسط یک مدیر پیشرو انجام‌شده است، می‌خوانید: «خلاقیت در مدیریت، به چگونگی کار کردن افراد در گروه‌ها، چگونگی اداره کردن تغییرات توسط افراد، چگونگی اعمال نظارت بر زندگی شخصی افراد توسط خودشان و چگونگی تلفیق این زندگی شغلی با کل زندگی‌شان ارتباط پیدا می‌کند.» به نقل از روت مک کال، بنیان‌گذار شرکت کمبریج انیمیشن سیستمز. «نوآوری عبارت است از جست‌وجوی دائم برای پیدا کردن روشی تازه در مورد تک‌تک جنبه‌های اداره‌ی یک شرکت، چه درزمینه محصولات جدید باشد، چه روش‌های فنی جدید، چه شیوه‌های نوین تفکر. نوآوری، هم علم است، هم هنر و آگاهی از زمان و روش به کار گرفتن آن دو، غالباً تفاوت بین موفقیت و شکست را مشخص می‌سازد.»