virtual address


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
نشاني مجازي ~ نشاني دودويي که واحد پردازش مرکزي ( CPU) آن را توليد مي کند و به محل اطلاعات در حافظه اوليه کامپيوتر ، مانند حافظه اصلي اشاره مي کند . وقتي که داده ها از ديسک روي حافظه اصلي کپي مي شوند ، نشاني فيزيکي به نشاني مجازي تغيير مي يابد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت virtual address معنی virtual address معنی virtual address به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک virtual address در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
virtual cathode
کاتد مجازي ~ مکان هندسي حداقل پتانسيل بار فضايي که فقط به بعضي از الکترونها رسيده اجازه ارسال مي دهد . بقيه الکترونها به کاتد گسيل کننده الکترون باز تابيده مي شوند.

virtual height
ارتفاع مجازي ~ ارتفاع ظاهري لايه يونيده شده ، که با فاصله زماني بين سيگنال ارسال شده در پژواک يونوسفري با زاويه عمودي تعيين مي شود.

virtual instrument
ابزار مجازي ~ ابزار ساخته شده از ترکيب سخت افزار کامپيوتر شخصي ( ريزپردازنده ، حافظه و صفحه نمايش ) و نرم افزار ( سيستم عامل ) با سخت افزار ابزار دقيق ، ميان افزار و نرم افزار کاربردي . اين ترکيب مي تواند همانند مولتيمتر ، اسيلوسکوپ ، شمارنده و تحليلگر طيف عمل کند سخت افزار ابزار دقيق معمولاً به صو ...

virtual memory
حافظه مجازي ~ ترکيبي از حافظه اصلي کامپيوتر و حافظه کامپيوتري خارجي که مي توان آن را به صورت يک حافظه در نظر گرفت ، زيرا کامپيوتر برنامه يا نشاني مجازي را به نشاني سخت افزاري حقيقي ترجمه مي کند. حافظه مجازي امکان ذخيره سازي برنامه ها و داده ها را در خارج از حافظه اصلي کامپيوتر فراهم مي کند. در ماشي ...

virtual reality
واقعيت مجازي ~ شکلي از شبيه سازي کامپيوتري سه بعدي زمان - حقيقي که امکان واکنش نشان دادن را با تمام حواس ( بينايي ، شنوايي ، لامسه ، بويايي ، و چشايي ) به بيننده مي دهد. تجهيزات آن شامل صفحه نمايش قرار گيرنده روي سر ، دستکشهاي حسي ، بردهاي صداي سه بعدي و ابزارهاي پسخورد لمس شونده است . اين ابزار با ...

viscous-damped arm
بازي مهار شده ي ويسکوزي ~ بازي پيکاپ گرامافون که به طور مکانيکي با مايع داراي ويسکوزيته بالا مهار شده است ، به طوري که بازو به هنگام پايين آمدن به نرمي روي صفحه قرار مي گيرد.

visibility factor
عامل رويت پذيري ~ نسبت حداقل توان ورودي سيگنال قابل اشکار سازي با ابزار ايده آلي که به خروجي گيرنده متصل است به حداقل توان سيگنال قابل آشکارسازي با عملگر انساني از طريق صفحه نمايش متصل به همان گيرنده .

visual angle
زاويه ديد ~ گام بين عناصر تصوير ( پيکسلها ) تقسيم بر فاصله ديد و تبديل آن به قوس بر حسب دقيقه .

visual-aural range
محدوده بينايي - شنوايي ~ محدوده راديويي VHF که مسيري را براي نمايش به خلبان روي نشانگر چپ و راست با مرکز صفر و مسير ديگري را ، در زاويه عمود نسبت به اولي ، به شکل سيگنالهاي شنوايي A-N محدوده راديويي ايجاد مي کند. هر يک از نشانگر ها را مي توان براي برطرف کردن نقاط مبهم ديگري به کار برد.

visnal carrier frequency
بسامد حامل ديداري ~ بسامد حامل تلويزيوني که با اطلاعات تصوير مدوله مي شود.