مطمئنا توی زندگی هممون، خیلی پیش میاد که با خودمون مواجه شیم! ما هر وقت که با خودمون ارتباط برقرار می کنیم، می‌تونیم بهترین دوست یا بزرگ‌ترین دشمن خودمون باشیم! اصلا مهم نیست توی این دنیا چند نفرو می شناسیم؛ ماها همیشه در حضور خودمون هستیم و خودمون رو مهم‌ترین موردِ تموم لیست های موجود قرار خواهیم داد. اما می‌دونید چرا؟ چون برای خودمون ارزش قائلیم! توی ادبیات ممکنه تعبیرای خیلی زیادی راجع به این ارزش بشه. یکی بهش میگه "اعتماد به نفس" ، یکی بهش میگه "عزت نفس" یا اسما و تعبیرای دیگه... اگه نظر منو بخواید باید بگم هیچ مهم نیست که ما این ارزش رو چی صدا کنیم! فقط و فقط مهمه که ارزشی که هر کدوم از ما واسه خودمون قائلیم، به بالاترین حدّ خودش برسه. چون اگه این احترام نسبت به کسی که هر روز توی آینه می بینیمش از بین بره، بدون شک سلامت عمومی هممون آسیب می بینه و برعکس، اگه از خودمون یه تصویر خیلی عالی و خفن تو ذهنمون داشته باشیم، از لحاظ روحی و عاطفی خیلی بهتر میشیم!

از اونجا که ارزش ماها در نهایت از درونمون میاد، ما میتونیم کنترلش کنیم! ما مشخص می‌کنیم که عوامل خارجی چگونه روی احساسات درونیمون تاثیر بزارن! اینو به خودمون گوشزد کنیم که اعمال، قضاوت ‌ها و واکنش‌ های افراد دیگه ارزش ما نیستن! انتظارات عزیزانمون و خواسته ‌های محیط شغلی ارزش ما نیستن! از استاندارد های ناگفته ی جامعه گرفته تا قوانین نوشته شده روی کاغذ، هر چیز خارج از ذهنمون یه منبع خارجیه. ماها باید بدونیم زمانی که ارزش خودمونو روی منابع خارجی قرار بدیم، راه خیلی خطرناکی رو انتخاب می‌کنیم. چرا؟ چون نیروهای خارجی همیشه در جریانن. گسترده تر میشن و سیری ناپذیرن! نه اشتباه نکنین! حرفای من به این معنا نیست که منابع خارجی نمی‌تونن برای اهداف شخصیمون انگیزه داشته باشن. یا اینو نمیگم که یه فرد سالم از نظر احساسی، نفوذ این منابع رو به خودش تایید نمی‌کنه. صحبت من اینه که وقتی که همه ی منابع اعتماد بنفس خودمون رو توی دنیای اطرافمون جمع کنیم، فضای زیادی برای ناامیدی و سردرگمی وجود داره! مطمئنم همه ی شما مخاطبای این مجله میفهمید چی میگم! چون همه ی ما از دل و جون این موضوع رو تجربه کردیم :) پس چی شد؟ تنها راه اینه که خودمون از درون واسه خودمون ارزش قائل شیم. در ادامه میریم چندتا روش خوب و کاربردی رو بررسی کنیم تا یکم حالمون با خودمون بهتر شه :)

1. خودمان را با هیچ کس مقایسه نکنیم!

تعریف کردن ارزش شخصیمون با در نظر گرفتن منابع بیرونی، یه روش ناخودآگاه واسه مقایسه خودمون با استانداردهای خاص تنظیم ‌شده توسط دیگرانه. مقایسه، یه روش منحصر به فرد برای چشم‌ پوشی از کارهای عالی ایه که انجام دادیم  یا می‌تونیم انجام بدیم... زمانی که خودمونو با دیگران مقایسه می‌کنیم، ارزشمونو را با شرایط اونا اندازه‌گیری می‌کنیم... اما خودمون چی پس؟! "مکنزی گلینا" مشاور تحصیلی کالج هنر کالیفرنیا می‌گه: " می دونید چه افرادی توی زندگی آدما مهمن؟ شرایطشون!! هر کس یه مسیر متفاوتو طی می‌کنه تا به جایی برسه که فردا هست. پس خودتون رو با افرادی که شرایط متفاوتی با شما داشتن و دارن مقایسه نکنین! " البته قبول دارم که ای موضوع این اواخر خیلی دشوار تر از قبله! مخصوصا وقتی که سایت‌های ارتباط جمعی مث اینستاگرام به یه یادآور ثابت از دستاوردهای دیگران تبدیل شده! تعجبی نداره که یک مطالعه توسط کتابخانه عمومی علم آمریکا، نشون داده که افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی، سلامت ذهنی رو تضعیف می‌کنه. یامون نره که هرچقدر بیشتر به موفقیت های دیگران یا موقعیتشون غبطه بخوریم، کمتر از زندگی خودمون راضی خواهیم بود! پس بیایم بجای اندازه گیری ارزشمون بر اساس مقیاس افراد دیگه، روی چیزی که واسمون معنی داره تمرکز کنیم! حالا هرچی که میخواد باشه :) بیخیالِ بقیه!

مطلب مرتبط: ۹ ویژگی شخصیتی که از ظاهرتان قابل درک است

2. اشتباهاتمان را در آغوش بگیریم!

این طبیعیه که با یادآوری اشتباهای گذشتمون سرخورده یا افسرده شیم و برای بیشتر این اشتباهات احساس شرمندگی و پشیمونی کنیم. اما درست مثل بقیه ی چیزای این زندگی، بازم میگم، بستگی داره چطور به این اشتباهات نگاه کنیم. اگرچه ما نمی‌تونیم گذشته رو تغییر بدیم، می‌تونیم ازون اشتباهات درس بگیریم! می‌تونیم یاد بگیریم با استفاده از هر لغزش، یه فرصت واسه پرسیدن سوال از خودمون پیدا کنیم. سوالاتی از این قبیل: چرا این طور واکنش نشون دادم؟ این اظهار نظر از کجا سرچشمه ‌گرفت؟ استدلال من چی بود؟
یاد بگیریم هر اشتباه یه فرصت بزرگه! واسه گسترش استاندارد هامون... یاد بگیریم هر فرصتی رو برای رشد و توسعه پیدا کنیم؛ تا بعدا توی مسیرمون اشتباهای کمتری کنیم و آخرشم به خودمون افتخار کنیم! و چه حسی از این قشنگ تر؟!

3. از تک تک فرصت ها برای رشد خودمان استفاده کنیم!

منم قبول دارم پیدا کردن فرصت‌هایی برای توسعه شخصی ممکنه دشوار باشه. گلینا میگه که " کلید این ماجرا اینه که به سادگی به همه ی چیزهایی که اطرافمون هست توجه کنیم. " برای شروع، کتاب و وبلاگ هایی رو  در مورد موضوعاتی که واسمون معنی‌داره بخونیم. به دنبال وقایع، سخنرانی ‌ها و کارگاه‌ های آموزشی ای باشیم که به اونا اهمیت می‌دیم. زمانی رو برای امتحان یه سرگرمی جدید و هیجان انگیز پیدا کنیم، اصلا مهم نیست چقدر سرمون شلوغه. مدیتیشن انجام بدیم و روی اونچه که تا حالا انجام دادیم تمرکز کنیم. مطمئن باشیم اینطوری راه رو واسه ورود فرصت ها به زندگیمون باز می کنیم!
بیایم اهداف کوچیکی درست کنیم. خیلی خیلی کوچیک. هر هدفو یادداشت کنیم و بعدش دو یا سه کار شفافو یادداشت کنیم که میدونیم با انجام دادنشون به این اهداف می رسیم. اینطوری همه چیز مشخص تر میشه! شک نکنیم دونه دونه فرصت هارو می بینیم که جلوی راهمون سبز میشن و احساس بهتری بابت طی کردن مسیر دلخواهمون بهمون میدن!

مطلب مرتبط: شخصیت شناسی از روی نحوه رانندگی شما

4. سفرمان را با افراد مورد اعتمادمان به اشتراگ بگذاریم!

بعد از این همه این صحبت در مورد تمرکز بر خود، فکر به اشتراک گذاری افکارمون با بقیه، یکم متناقض به نظر می‌رسه. منم قبول دارم. اما گلینا اشاره می‌کنه که " کمک کردن، گفتگو کردن و به اشتراک گذاری افکار راهی واسه گرفتن فرصت‌های مثبته." در واقع میشه گفت همون استفاده ی سازنده از منابع خارجی! (مدیونید اگه فکر کنید منظورم سوءاستفادس!)
در کل این موضوع با عقل سلیم جور درمیاد که به جای تلاش برای تغییر سیستم اطرافمون، بیایم با یه دوست خوب راجع به نگرانی هامون صحبت کنیم! از اون بخوایم که چجوری میتونیم متفاوت تر زندگی کنیم؟! هر چه بیشتر این صحبتا شکل بگیره، بیشتر خودمونو میشناسیم. این خیلی جالبه که خیلی وقت ها واسه شناختن درونیاتمون باید خودمونو بیرون بریزیم! هرچی بیشتر خودمونو بشناسیم، بهتر میفهمیم چه چیزایی بهمون حس مثبت میده!

مطلب مرتبط: شخصیت شناسی بر اساس انتخاب مقصد سفر

سخن آخر

امیدوارم این نکات بهمون کمک کنه مسیر زندگیمونو با یه نگرش سالم و سازنده از ارزشهامون طی کنیم. یادمون نره، هیچکس بهتر از خودمون نمی تونه بهمون کمک کنه! واسه خودمون ارزش قائل باشیم! این اصلا سخت نیس...